نتایج جستجو برای عبارت :

گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست

ساقی دل و سبوی چشماناین کیست شبان به کوی چشمان
این مردمکان که خواب دارندما لیک تَکان به توی چشمان
دیدی که چه بی‌بخار برخاستخلقی پی آبروی چشمان
ما جلوه و آبرو ندانیماشک‌ایم نهان به جوی چشمان
خاموش که وقت کارزار استبرپای به های‌و‌هوی چشمان
گفتا دم باده نیست حلمی؟گفتم سر جان، به روی چشمان
به چشم هایی که در جهانی دیگر گشوده شد
پاکی پردیس در چشمان توبهترین تندیس در چشمان توزیر محراب بلند ابرویتراهبی قدیس در چشمان توسجده بر آدم کند گر بنگردیک نظر ابلیس در چشمان تو!سبز اما راه من را بسته استیک چراغ خیس در چشمان تومهربانی نرم نرمک کرده استمکتبی تاسیس در چشمان توآشنایی با خداوند جهانمی شود تدریس در چشمان توتا جهان برپاست، بختت یار بادچشمهایت تا ابد بیدار باد.
م.حمیدی. سال 1393
آرایش مناسب برای چشمان قهوه ای آرایشی است که هم چشمان را درشت نشان بدهد و هم آنها را درخشنده تر نشان بدهد. انتخاب رنگ پایه و سایه برای چشمان کار خیلی دشواری نیست. رنگ هایی مانند قهوه ای، آبی و طلایی و صورتی از نوع پررنگ و کمرنگ آن موجب ایجاد تقابل در چشمان می شود. در حقیقت ته رنگ سرد موجب تضاد با گرمی ته رنگ چشمان می شود و درخشش آن ها را چند برابر می کند. برای سایه های آبی و بنفش، بهترین تون گوجه ای یا آبی، است. استفاده از خط چشم مشکی موجب درخشش چش
دیده حسن روی تو دیده منور  میشود،
عالم از بوی خوش مویت معطر می شود.
گرد دامان تو گردم، دامن افشانی ز من،
سر به سودایت زنم، درد سرم سر می شود.
دیده چشمان ترت چشمان من تر می شود،
بوسه از لبهای تر گیرم، دلم تر می شود. 
آبرویم ریزی و از تو نشویم دست هیچ،
آبرو با آب جو گرچه برابر می شود. 
تشنه تر گردم، ببوسم از لبان تشنه ات، 
بوسه خوش باشد برایم، مرگ خوشتر می شود.
کاش با چشم دلت بینی جهان عشق را، 
پیش چشمانت جهان از عشق دیگر می شود.
 
ای نگاهت از شبِ «باغ نظر»، شیرازتردیگران نازند و تو از نازنینان، نازترچنگ بردار و شب ما را چراغان کن، که نیست-چنگی از تو چنگ‌تر، یا سازی از تو سازترقصه‌ گیسویت از امواج تحریر «قمر»هم بلندآوازه‌تر شد، هم بلندآوازترگشته‌ام دیوان حافظ را، ولی بیتی نداشت-چون دو ابروی تو از ایجاز، با ایجازترچشم در چشمت نشستم؛ حیرتم از هوش رفتچشم وا کردم به چشم‌اندازی از این بازتراز شب جادو عبورم دادی و دیدم نبود-جادویی از سِحر چشمانِ تو پُراعجازترآن که چشم
از برق چشمان تو من شارژ می شوم، باخت های سنگین زندگی ام با برد تمام می شود. از بس که چشمان تو مثل رود پاک بوده اند ،این سال ها با آب پشت بغض های تو در فکر احیای رودخانه ها بوده اند.گفتم به روزگار نزدیک بین که چشمان تو توربین نیست، برق می خواهد از دولت بخت خویش طلب کند.از پارسال تا به امسال چه آب هایی که در خم شراب نریخته اند، چه کلاه هایی که از سرها، چه سرهایی که از تن ها بر نداشته اند،  چه عکس هایی که از رخ یار من به اخم تصویر نکرده اند، چه کمرهایی
گریه برمرتضی درزمزم چشمان ماست/این توسل باارادت گوهر ایمان ماست/گرچه در مظلومیت صدچشمه دارد حضرتش/عشق اودرجان شیعه همره احسان ماست/کوفه گشته بی ولایت درشب قدر علی/داغ اوتاروزمحشر دردل وبرجان ماست/یاعلی ذکرمدام ودرعبادت کامل است/مزداین ماه مبارک دیده گریان ماست/می نویسد حضرت حق مغفرت با سرنوشت/گرعنایت اونماید سخت هم آسان ماست/ماهمه درکوی مولا چون غلام درگهیم/باولایت تاشهادت نقطه پایان ماست/دررکاب رهبرخودمنتظر بهر ظهور/یوسف زهراامید وم
?﷽? ? هی نگاهت بڪنم گم بشوم در چشمت ! گـم شـدن … در شبِ چشمان تو پیـــدا شـدن اسـت … ?⚌⚌⚌⚌⚌⚌?️ ? شهید راه نابودی اسرائیل ? ?⚌⚌⚌⚌⚌⚌?️
نوشته گم شدن در شب چشمان تو پیدا شدن است … اولین بار در شهید محمد مهدی لطفی نیاسر. پدیدار شد.
دخترک! این روزها خوابت را می‌بینیم. مادربزرگت خواب دختری را دیده که چشمان درشتِ سیاه‌رنگی دارد و به فارسی صحبت می‌کند. من خواب دختری را دیدم که چشمان سیاه‌رنگِ زیبایش هوش از سرم ربوده بود و بی‌نهایت دوستش داشتم. 
تنها کسی که در آشنایان تو چشمان درشت و سیاه‌رنگ دارد من هستم! برای من خوشحال‌کننده است اگر تو با چشمانی شبیه به چشمان من به دنیا بیایی. تو همان کسی هستی که بعد از من همه را به یاد من نگاه خواهد داشت. تو دنیای مرا بزرگتر از آنچه که ه
چشمان صورتی یا ورم ملتحمه، قرمزی و التهاب غشای پوشاننده سفیدی چشم و غشای قسمت داخلی پلک می باشد. این غشاها به باکتری ها، ویروس ها، عوامل آلرژی زا، مواد محرک، عوامل سمی و بیماری های زمینه ای داخل بدن واکنش نشان می دهند. ورم ملتحمه باکتریایی و یا ویروسی در بین کودکان شایع تر است.


به گزارش :
ادامه مطلب
دور از چشمان دوست داشتنی اتبه دور از چشمان زیبایت که خواب از من ربودندبه آن مکان باز می گردمآنجا که نخستین بار نگاه دلفریبت لرزه بر تار و پود من انداختدور از چشمان افسونگرت باز میگردمدور از هر هیاهو و در سکوت لحظه هاثانیه ها را می کاوم تا نشانی از تو بیابمتویی که با نگاه و آن غمزه چشمان افسونگرتدل به اسیری بردیمن شادمان که اسیر توامدور از نگاه ساحر و زیبایتبه دور از آتش نگاهتبه آن مکان باز می گردمآن مکان که نگاههای سرد و بی روحتچون نیزه های ز
تو نور چشمان خداوند هستیاو تو را آفریده تا موفق و توانگر باشیهیچکدام از کارهای گذشته ات نمی تواند مانع محبت و خیرخواهی الله نسبت به تو شوداو علاقه ای به نا امیدی تو ندارد و موفقیت تو را میخواهدتنها ایمان توست که این راه را میسازد
گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست    
دل بکن! آینه این قدر تماشایی نیست
حاصل خیره در آینه شدن‌ها آیا               
دو برابر شدن غصه تنهایی نیست؟!
بی‌سبب تا لب دریا مکشان قایق را         
قایقت را بشکن ! روح تو دریایی نیست
آه در آینه تنها کدرت خواهد کرد             
آه ! دیگر دمت ای دوست مسیحایی نیست
آنکه یک‌عمر به شوق تو در این کوچه نشست       
حال وقتی به لب پنجره می‌آیی نیست
خواستم با غم عشقش بنویسم شعری            
گفت : هر خواستنی عین توانایی نیست
درمان پف زیر چشم 
 آیا تا به حال شده وقتی از خواب بیدار می شوید بیشتر از زمانی که به بستر می روید احساس خستگی کنید؟ و درست زمانی که در آیینه نگاه می کنید، تورمی زیر چشمان خود 
ملاحظه می کنید. چشمان پف کرده ، کیسه باریکی زیر چشم، حلقه سیاه اطراف چشم و.. . همگی از مشکلاتی است که زیبایی را تحت تاثیر قرار می دهد. زنان و مردان اغلب 
در دهه ۲۰ و ۳۰ زندگی اغلب با این مشکل مواجه می شوند و با گذشت زمان این وضع بدتر می شود. سلامت نیوز در ادامه آورده است: چرا چ
دیروقت خوابیدن و تا پاسی از شب بیدار بودن و به کامپیوتر خیره شدن می‌تواند سبب پف‌آلود شدن چشم‌ها گردد. پس کیسه‌های کوچک و آرام‌بخش چای گری ارلی که در کمد دارید نه تنها تشنگی شما را برطرف می‌کند بلکه می‌تواند به رفع خستگی چشمان شما هم کمک نماید، و این به علت خواص ضدالتهاب چای است (چای ارل گری چایی گوارا و جزء نوعی خاص از چای‌های طعم دار شده می‌باشد).
شمع ما یک شبکی را به تو پروانه بگفت
                                                    همره من تو نباشی بگسل از بر جفت
کار من سوختن و ساختنی از بر نور
                                             شمس و تابان شدنی از در کور
گر تو باشی به جوارم  دو سه روز
                                     یا بمانی به کنارم دو سه روز
تو بسوزی ز در غفلت خویش
                                      دور گردی ز ره رفطرت خویش
عمر تو یک صلتی از بر یار 
                                       تو بسان موش با
نگاهی درخشان و جذاب، پیش از آرایش چشمان، به تعادل خط ابروها و آرایش هماهنگ با چشمانتان وابسته است. به فرم چشمانتان دقت داشته باشید. با توجه به هر فرم و شکلی که چشمانتان دارد، می توانید برای اینکه اصول زیبایی را یاد بگیرید استفاده نمایید. پلک متحرک باید کمتر دیده شود و استفاده از رنگهای روشن تر در جهت وسعت بخشیدن به نگاه شما از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. با استفاده از یک قلم مو بین دو سایه تیره و روشن را محو نمایید. در ادامه این که از چه رنگی
شمع ما یک شبکی را به تو پروانه بگفت
                                                    همره من تو نباشی بگسل از بر جفت
کار من سوختن و ساختنی از بر نور
                                             شمس و تابان شدنی از در کور
گر تو باشی به جوارم  دو سه روز
                                     یا بمانی به کنارم دو سه روز
تو بسوزی ز در غفلت خویش
                                      دور گردی ز ره رفطرت خویش
عمر تو یک صلتی از بر یار 
                                       تو بسان موش با
من در خط به خط دفتر چشمان تو یک دنیا مکر و حیله‌ی عاشقانه می‌بینم!
گویا که مردمک چشمانت دانه، پلک و مژ‌ه‌هایت دام و چشمان من بی‌تاب هم صید...
.
پی‌نوشت: تا میای که خودت رو قانع کنی که سمتش نری، آروم آروم از کنارت رد میشه و میگه که من هنوز هستم! اگه میتونی منو بگیر!!!
پی‌نوشت: به قابلیت تشخیص فقط با احساس حضور رسیدم!
رنگ های مات کمرنگ و نزدیک به هم مثل کرم، آجری برای سایه و رنگ های گوناگون نظیر سبز لجنی در کنار مشکی با هر رنگ چشمی برای زیرساخت، انتخاب مناسبی خواهد بود. به طور کلی رنگ های متضاد از هر گروهی می تواند با رنگ قهوه ای بسیار شیک جلوه کند، هماهنگی و تناسب و هم گروهی رنگها در برخی چهره ها نیز موجب جذاب تر شدن چهره ها می شود. سایه دودی چشمان فقط پشت پلک و مماس با آن و رژ کرم قهوه ای همرنگ پوست که با رگه های مسی و فندقی لا به لای موها شیک و جذاب به نظر می
آرایش چشمان ریز
برای اینکه چشمان ریز درشت شوند راه های زیادی نظیر: استفاده از ریمل برای مژه های پایین، فر مژه، مژه مصنوعی و خط چشم، مرتب نگه داشتن ابروها وجود دارد که در ادامه به بررسی هریک پرداخته ایم.استفاده از خط چشم سفیداستفاده از خط چشم سفید، از راه های بزرگ نشان دادن چشمان ریز است. با مداد سفید، داخل پلک خود را خط بکشید. از یک مداد نرم برای اینکه به چشمانتان آسیب وارد نشود، استفاده نماید. در بخش گوشه پلک خود نیز می توانید از این مداد استف
ای گنبد گیسوپریشان، ماه زائرکش
ای هر خیابان با قدمهای تو عابرکش
هم اشک چشمت بی نهایت آیت الکرسی ست
هم حیلهء لبهات در لبخند کافرکش 
در کوه نور ِگونه ات الماس می بینم
ای چشمهایت هند، ابروهات نادرکش
پشت سرت صحرا به صحرا عشق می ریزد
لیلا ترین! آوازهء عشقت مهاجرکش
خون هزاران مثل فرهاد است در راهت
ای ابرویت شمشیر، شیرینِ معاصرکش
از رودکی تا منزوی دیوانه ات بودند
ای در غزل دَه قرن چشمان تو شاعرکش 
امیرعلی سلیمانی
بدنم توان بلند شدن ندارد
در هیاهوی باد که
بی رحمانه مانند شلاق 
بر بدنم فرود می آید
و با موهای مثل شبم
در هوا می رقصد
قلبم نمی تپد و
دستانم سرد است
چشمان بی روحم
ماتِ درختی است
که با تکبر چشمانم
را آینه کرده است
ابر های سیه
آسمان شب را
تاریک تر کرده است
و در این سیاهی شب
کوها بر پیکر سردم
سایه انداخته اند
چشمان پر التماسم
به ماه خیره است 
که مرا در آغوش گیرد
و صدای کلاغ ها
کابوس را برایم
جهنم کرده است
بدنم توان بلند شدن ندارد
در هیاهوی باد که
بی رحمانه مانند شلاق 
بر بدنم فرود می آید
و با موهای مثل شبم
در هوا می رقصد
قلبم نمی تپد و
دستانم سرد است
چشمان بی روحم
ماتِ درختی است
که با تکبر چشمانم
را آینه کرده است
ابر های سیه
آسمان شب را
تاریک تر کرده است
و در این سیاهی شب
کوها بر پیکر سردم
سایه انداخته اند
چشمان پر التماسم
به ماه خیره است 
که مرا در آغوش گیرد
و صدای کلاغ ها
کابوس را برایم
جهنم کرده است
 
یکتا فاطمی
نیمه‌شب دیشب دلم هوای پاییز رو کرد!
چشمام سنگین شده بود ولی ظاهرا خودکارم هنوز رو کاغذ می‌رقصید و خسته نشده بود!
 
آبان و یک برگ درخت
زمین چشم به راه است
یک راه پر از باد
در امتداد تنه‌ی سخت
آن طرف‌تر به موازات راه
منم و صبر و هراس
چشم‌های تاریک خویش را
می‌فرستم پی آن شاخه‌ی برگ
می‌دوانم رویش
می‌رسم بر سر برگ
برگ لرزان استمنم و برگ و حواس
منم و برگ و دو چشم
برگ، لرزان پر ترس
پلک‌های چشم را
می‌کوبم بر برگ
برگ می‌زارد، می‌شود خواهش
من ولی چ
دانلود رمان چشمان سگ دارش با فرمت پی دی اف
 
| دانلود رمان چشمان سگ دارش |
 
دانلود رمان با لینک مستقیم رایگان و فرمت های pdf,apk,epub,jar برای موبایل و کامپیوتر
 
 
♦| نام رمان : چشمان سگ دارش
♦| نویسنده : : اعظم ابراهیمی
♦| موضوع : عاشقانه/ اجتماعی
♦| فرمت : پی دی اف
♦| تعداد صفحات : ۳۳۱
♦| خلاصه داستان رمان:
 
دانلود رمان چشمان سگ دارش دختری از جنس درد،پسری از جنس کینه…زندگی شان جوری بهم گره خورد که حتی تقدیر هم حریفشان نشد… داستانی پراز فرازو نشیب
دانلود رمان چشمان سگ دارش با فرمت پی دی اف
 
| دانلود رمان چشمان سگ دارش |
 
دانلود رمان با لینک مستقیم رایگان و فرمت های pdf,apk,epub,jar برای موبایل و کامپیوتر
 
 
♦| نام رمان : چشمان سگ دارش
♦| نویسنده : : اعظم ابراهیمی
♦| موضوع : عاشقانه/ اجتماعی
♦| فرمت : پی دی اف
♦| تعداد صفحات : ۳۳۱
♦| خلاصه داستان رمان:
 
دانلود رمان چشمان سگ دارش دختری از جنس درد،پسری از جنس کینه…زندگی شان جوری بهم گره خورد که حتی تقدیر هم حریفشان نشد… داستانی پراز فرازو نشیب
نهی از اعتماد بیجا حتی به نزدیک‌ترین افراد
ثقة الاسلام کلینی و ابن شعبه حرانی رضوان الله علیهما روایت کرده‌اند:
محمد بن یحیى، عن أحمد بن محمد، عن علی بن إسماعیل، عن عبد الله بن واصل، عن عبد الله بن سنان قال: قال أبو عبد الله علیه السلام: لا تثق بأخیك كل الثقة فإن صرعة الاسترسال لن تستقال.
امام صادق علیه السلام فرمودند: حتی به برادرت اعتماد كامل و تمام (بدون ملاحضه) مكن؛ زیرا زمین خوردن ناشی از اطمینان كردن، قابل جبران نیست.
الکافی، تالیف ثقة
دانلود رمان چشمان سگ دارش با فرمت پی دی اف
 
| دانلود رمان چشمان سگ دارش |
 
دانلود رمان با لینک مستقیم رایگان و فرمت های pdf,apk,epub,jar برای موبایل و کامپیوتر
 
 
♦| نام رمان : چشمان سگ دارش
♦| نویسنده : : اعظم ابراهیمی
♦| موضوع : عاشقانه/ اجتماعی
♦| فرمت : پی دی اف
♦| تعداد صفحات : ۳۳۱
♦| خلاصه داستان رمان:
 
دانلود رمان چشمان سگ دارش دختری از جنس درد،پسری از جنس کینه…زندگی شان جوری بهم گره خورد که حتی تقدیر هم حریفشان نشد… داستانی پراز فرازو نشیب
تو همان آشوب بزرگی که به دلم آمد و بر دلت نمیشیند مهار این آشوب ،چشمان تو فال است و به تماشایش نشسته ام و چشمان تو اما ما را نمیبیند/گفتند در شهر آشوب شده است و ندیده میدانم کار قدم هایت بوده وقت گذر از کوچه ی آدم ها/گاهی حکم گناه را میشود صادر کرد،وقتی میشود دنیا را به نفع خود امضا کرد /اجازه ی امضای چشمانت را به نفع دلم میدهی آیا ؟؟/زلزله گشت و این خانه به آوار نشست ،خانه ات آباد خاک این خانه پای قدم یار نشست .گاهی میشود حکم گناه را صادر کرد الها
اولین بار که شب تا صبح را گریه کرده بودم وقتی بود که برای اولین بار رتبه ی کنکورم آمده بود و من ۵ صبح بعد از اعلام نتایج خوابم برده بود و حوالی هشت صبح با چشمانی پف کرده از خواب پریده بودم. اصولا من وقتی این حجم اشک میریزم که بفهمم رویاهایم در حال ویرانیست و این حق من نیست.
مثل آن شب که فلانی در جواب محبت هایم جوری با من رفتار کرد که حقم نبود و من به قدری شبش اشک ریخته بودم که قرار صبحم برای اموزش رانندگی را تمام مدت سرم پایین بود و به چهره ی مرد آم
مردِ بی‌داستانی انتهای اتاقِ سایه‌روشن‌خورده‌ نشسته بود، تنها، و از تنهایی هیچ ملول نبود. و گرچه ملول بود، اما به آن قطعیتی تنها بود، و به آن قطعیتی به تنهایی خو گرفته بود، که دانسته بود حتی این ملالتِ روزهای قبل مرگ، ابدا، مربوط به تنهایی نیست. البته که مرد به‌زودی مُرد؛ گرچه قبلِ مرگ، جز نگاهی خیره به نقطه‌ای تهی در روبرو، توصیه‌ای نداشت. لحظاتی بعد از "اتفاق"، از صندلی با صورت زمین خورد، و هرگز حتی به یاد نیاورد که تنها بوده.
لعنت به هر فرض و دلیلی، کم میشدم از چشمت،از یاد
لعنت به دانشگاه ملی، لعنت به دانشگاه آزاد
لعنت به چشمان حریصم کام دلم را شور کرده 
چون سیل از چشمم به پا شد از دست چشمان تو فریاد
ای کاش شعرم را نبیند ای کاش شعرم را نخواند
لعنت به استاد عزیزی که شاعری را یاد من داد
هابیل و قابیل وجودم روی تو روی جنگ دارند
ای کاش یا دل داشت یا عقل، از اولش این آدمیزاد
هر لحظه نوشیدم دوفنجان دمنوشِ درد و غصه گفتم
لعنت به نزدیکان هر کس از دوری ما میشود شاد
من لحظه های
زیباترین بهانه بخشش بنده استاین عفو شما چقدر زیبنده استتو خود کمال مهری ومهر از تو وام داراین نام چقدر بهر توبرازنده استکار خوب تو پاداش ها داردگرچه شیطان کمی فریبنده‌ استپس ببخش تا خدا شود راضیاز کسی که خودش پرستنده استتا نگویند آدمی زادگان باهمچه لجوج است وغد و یک دنده استدر آسمان فرشتگان خدا ذکر کننداو شریف ست چقدر بخشنده استلطفی که می کنی  کسر شأن تو نیستاین حس بخششت درخشنده استخیر خواهی تان اجر اخروی داردگرچه کوتاه ذهن بیننده استنز
گفتگو آید وزان از گفتگوگر تو خاموشی گزینی کو به کو
صوت خواهی بشنوی از لامکانقبله کن مابین چشمان هیچ سو
روح را بینی خودی در سرسرایار را بینی به نزدت رو به رو
عشق را گفتی و پس در کار کنسُر ده هر پیمانه کان گیری از او
مردمان باستان در حال بینمردمان حال در بزم سبو
این سخن بشنیده‌ای بسیار باربارها در کار کن معنی بجو
آن معانی را به کام تجربهخوش بگردان و فرو بلع و ببو
زاهد از دست طلب تاریک شدعاشق از بخشندگی شد ماهرو
حلمی از پیمانه‌ی ماهانه جستگرچه ش
جان به حقایق نیاز دارد، نه به احکام. حکم هرچند برای طبع خام دواست، و فرمان گرچه برای عقل شفاست، لیکن برای قلب، حقیقت نوشداروست و بر جان تنها حقیقت رواست.
قلب، خون تازه می‌خواهد، نه خون مرده‌ی مردابها و خوابها و سرابها. آب باید از سرچشمه بجوشد. آب تازه، آب روح. آب عشق، آب نَفَس. جان عاشق، زندگی می‌خواهد، رقص می‌خواهد، تپندگی و تپیدن می‌خواهد، نه فقه، نه شر، نه قفس.
" قلب، آزادی می‌خواهد.و آزادی آنِ من است،و در دامان من است.پس به سویم این مردگ
در خرید عینک آفتابی بچه گانه نکات مهمی را باید در نظر بگیریم.
 
کودکان نیز به مانند بزرگ سالان چشمان بسیار حساسی دارند.ساختار چشمان ما به گونه ای می باشد که در برابر آفتاب و گرد و خاک و ..... بسیارحساس است.
بنابراین باید به دنبال راهی برای محافظت از چشمان خود بود. زمانی که در جهت نور خورشید در اتومبیل قرار دارید و یا به سمت آفتاب سوار بر موتور و یا دوچرخه هستید از جمله از مواردی است که به چشمان شما فشار زیادی وارد می شود و شاید حتی نتوانید مقابل خو
ای شهد شیـرین عسـل ای آیت نورای کهکشان های هزاران ساله ی دوریــاحَیّ و یاقیّـوم ای عطر دلاویزای روح پاکی در حرا ، آیات پرشوربــاریده از رحمت به روی کائناتتبدها نموده خوب و هر زشتی ز تو حور از شرق وغرب وراست تاچپ مکرو حیلـهجمعند تا قرآن به غربت مانده مهجور کشتی و کشتیبان به طوفان در نبردنددشمن بکن مقهور ،حالش را تو ناجوردرغیبت سردار عرش و صـاحب الامرچشمان نامحرم بهِ رهبر را بکن کورهستند ایشان کیمیای باطِل السّحریک رهبر شا
عینک های آفتابی تنها برای زیبایی مورد استفاده قرار نمی گیرند .این عینک
ها مانند یک نگهبان از چشمان شما در برابر اشعه  ماوراء بنفش خورشید
،محافظت می کنند.( تابش اشعه ماوراء بنفش [UV] نوعی انرژی تولید شده توسط
خورشید است که باعث سرطان پوست و بیماری های چشمی می شود) انجمن اوپتومتری
آمریکا در این باره می گوید،شما باید به دلایل  زیر از عینک های آفتابی در
نور خورشید استفاده کنید. ادامه مطلب
آهنگ ارکستی عروس خوشگل ما چشمان آهو دارد
دانلود آهنگ اشکان عروس خوشگل ما
متن اهنگ عروس خوشگل ما چشمان اهو
دانلود اهنگ عروس ما چشمای اهوداره حلال ابرو دارد

آهنگ عروس خوشگل ما هلال ابرو دارد از مرتضی اشرفی

اهنگ عروس خوشگل ما اپارات

اهنگ مرتضی اشرفی عروس خوشگل ماچشمان اهودارد
آهنگ شاد عروس خوشگل
گریه کن این اشک چشمان توغوغا میکند/نیمه شب اندر پرستش وصل یکتامیکند/باولایت محوریها اشک چون آتشفشان/شادمان احمدوحیدر قلب زهرامیکند/زمزم دل تا بجوشدگونه هاتر میشود/زشتی تصویرما راباز زیبامیکند/معرفت اندربصیرت لازم هر گریه است/بهرزهرا وحسینش وصل دریامیکند/پاک می سازدگناه وبندگی حاصل شود/حالت واحساس دین راثبت دلها میکند/گریه هااندر فراق یوسف زهرانکوست/جسم وجان ما مهیا بهرآقامیکند/
مرحله اول۱-خط چشم را در دورتادور چشم استفاده نکنید چون باعث می شود که چشم های شما کوچکتر به نظر برسند، این کار لزوما بد نیست – چشم های کوچک هنوز هم می تواند اسرار آمیز و دراماتیک باشند – اما اگر شما به دنبال بزرگ کردن چشمان خود هستید این کار را نکنید.
خط چشم را فقط به بیرون سه چهارم پلک خود بکشید. از کشیدن آن به گوشه ی داخلی چشم اجتناب کنید.برای زیر چشم، خط چشم را دقیقا زیر خط مژه ها بکشید، نه داخل پلک.ممکن است بخواهید پلک پایین را با رنگ سفید یا
درشب قدرخدالطف وعنایت دارد/شیعه راحضرت اوفیض وکرامت دارد/برسد مومن شوریده به درگاه وصال/با علی سوی دلش گنج ولایت دارد/زمزم آل نبی گوهر چشمان بشر/این همه عشق فقط اوز امامت دارد/معرفت لازمه درک شب قدر خداست/تاسحر شوردعا مزدحلاوت دارد/اشک چشمان ولایی شب قدری زیباست/ ازبر شیعه فقط نورهدایت دارد/میرسد مژده مهدی به تمنای ظهور/موسم یاری او وقت اطاعت دارد/
✍✍
درانفرادی چشمان تو...
ای  برانگیخته!  برگزیده ! ای  بَلَد جان !  فروریخته کاخ سنگینِ دل . ای  لرزه انداز  در مقدّرات  مغرضانه!
 رُسته از خاک  حَسَنات! 
هستی گرفته از حرارت  حضور !
 ای در مَطلَع نظر ؛   من سلول  به سلولِ تن ؛ درانفرادی چشمان  توأم ...
خود ؛  آویخته ام از بام های بندگی ات .
خود به نقد جان ستانده ام زنجیرو پای بند از شرم فروشان  شهر شقاوت .
این  منم  اَعو ذُبا لعشق از سنگ آباد سِحر نامحرمان .
هرگزم مباد رهایی  از  مرز های  مهربانی
بازگشتِ تو خوب است، امّا، دیگر اسمی از آن زن نیاور!
هر زنی بود فرقی ندارد، بعد از این اسمی اصلاّ نیاور!
گرچه خورشیدِ بی‌آسمانم، می‌توانم درخشان بمانم
هی نگو اسم معشوقه‌ات را! ماه در روزِ روشن نیاور!
من فقط دوستت دارم و بس؛ خواهشی هم ندارم جز این که:
ماجراهای بی‌قیدی‌ات را، گوشه‌ی حُرمتِ من نیاور!
این‌همه گل که دیدی و چیدی، شک ندارم که حتماً شنیدی:
عطرِ مریم فقط ماندگار است؛ بی‌خودی لاله سوسن نیاور
یوسفِ بی‌ملاقاتیِ من! - گرچه با دست‌های
گرچه یاران باوفا باشند تنهایی خوش استخلوت خاموش من با یار رویایی خوش است
گرد افلاکی چو بر دوش من و تو ریختهبی‌نیاز از خلق دون این طرز آقایی خوش است
با شریکان نهان بنشسته در بغداد روحبا تو تا دارالسّلام این رقص شیدایی خوش است
عشق را تا نام بردم جنگ‌ها آغاز شدگه مسلمانی به راهش گاه ترسایی خوش است
دیدمش صبح عدم تقدیر آدم می‌نوشتچون رسیدم گفت از تو باده‌پیمایی خوش است
کفر را بالاتر از ایمان مفتی رتبه استتا ندیدی اولیا معشوق هرجایی خوش است
حلم
سلام
آقا من یه مشکلی دارم و اونم این هست که نمیتونم چند ثانیه بیشتر به چشمان کسی نگاه کنم. و مسئله عدم اعتماد به نفس و کم رویی و اینها نیست اصلا. انگار حس میکنم وقتی به چشمان کسی خیره میشم انگار یه اتفاقات پشت پرده ی روحی شروع میکنه به رخ دادن که سریع نگاهم رو برمیگردونم.
این مسئله در ارتباطم با آقایون اصلا به چشم نمیاد، چون مردها خیلی خیره نمیشن به همدیگه موقع حرف زدن. ولی وقتی با یه خانوم صحبت میکنم خانوم ها گویا براشون عادیه که توی کل تایم حر
 
ترک اعتیاد و روش های درمان آن
اگر چه عوارض ثانویه اعتیاد در بین گروهی از معتادین كه به دلیل فقر و تنگدستی امكان تامین هزینه زندگی خود را ندارند ،سبب می شود كه برای خرج اعتیاد خود دست به هر كاری بزنند ، نسبت به سر و وضع و بهداشت فردی بی تفاوت شوند و در یك كلام مشمول تمام صفاتی كه جامعه به معتادان نسبت می دهد باشند اما این عمومیت ندارند و اكثریت معتادان را شامل نمی شود.
 رش ، او را به وادی خلاف سوق می دهد. خوشبختانه مدتی است كه در قوانین تجدید نظ
سلام
در نیمه پایانی اردیبهشت هستیم..
می توانم بگویم که بهترین اردیبهشت عمر 28 ساله ام را گذراندم.. دل درر گرو دل دیگری دادم و اوضاع بر وفق مراد..
گرچه بعضی وقت ها حساس می شوم اما او راه و رسم ذوست داشتن را بلد است و دلم به بودنش گرچه همیشگی نیست گرم است..
ماه رمضان امده و من هم بر خلاف تعجب خودم تا به الان همه روز ها روزه بودم!
تقریبا هر روز بعد از ظهر باهم تلفنی صحبت میکنیم اوقات خوشی می گذرد ..
امروزم قراراه افطار باهم باشیم..
تنها نکته ای که باید در
خشم میلغزد بر چشمان اندوهگینم...
 دستش را محکم فشار میدهم ... 
 میترسد ...
 جیغ میزند...
 با چشمان درشت التماس گونه بغض میکند... 
 من عصبی تر داد میزنم سرش...
 بغضش میترکد روی سفیدی کاغذ و نوشته ها جان میگیرد... 
کاغذ سیاه میشود...
دوباره در بند کشیدمش...
 احساسم را میگویم...  

آدنا
خشم میلغزد بر چشمان اندوهگینم...
 دستش را محکم فشار میدهم ... 
 میترسد ...
 جیغ میزند...
 با چشمان درشت التماس گونه بغض میکند... 
 من عصبی تر داد میزنم سرش...
 بغضش میترکد روی سفیدی کاغذ و نوشته ها جان میگیرد... 
کاغذ سیاه میشود...
دوباره در بند کشیدمش...
راستی احساسم را میگویم...  

آدنا
سرت را بالا بگیر عباس! تو کنار حسن ایستاده ای. تو در آستانه عرشی! حسن، اسم رمز پرواز عرشیان است عباس! سینه زخمی و التیام ناپذیر او انباره ای از دردهای ناگفتنی است. او بیش از همه در داغ مادر، داغدیده است! می دانی؛ او با چشمان خود چادر خاکی فاطمه را دیده است. سیلی را، غلاف را، و بی شرمی چشمان غاصبان را هم دیده است. او داغ دیده است عباس! شقایق تفسیر سینه سوخته اوست؛ و این درد را تو بهتر از همه می فهمی. پسر علی باشی و ناموس تو را در میان کوچه ها هتک حرمت
چشمان انتظارم درجستجوی مهدی است/بادیده محبت مجنون کوی مهدی است/آهنگ بندگی را ازاو به شیعه دادند/چون کعبه وولایت لطفش ز سوی مهدی است/اصلاح میشودجان درپرتو ولایش/اخلاق دوستانش ازخلق وخوی مهدی است/باید برای مولا آماده فرج شد/حتی بهشت ایزد عطرش زبوی مهدی است/آدینه ها فراوان شیعه کند دعایش/هرجمعه ای بیاید درگفتگوی مهدی است/بهرظهورمولا بسیار شور دارم/پاکی قلب ودیده از شستشوی مهدی است/
نه! نگفتم دوستت دارم ولی جانم تویی
خالق هر لحظه از این عشق پنهانم تویی
 بانگاهت داغ یک رؤیای شیرین بر دلم
می‌نشانی تا بفهمم حکم ویرانم تویی
بی‌قراری می‌کند در شعر هم رؤیای تو
باعث بی‌تابی چشمان گریانم تویی
آمدی تا من فقط مومن به چشمانت شوم
«ربّنا و آتنا»ی بین دستانم تویی
گرگ‌های چشم تو، آدم به آدم می‌درند
من نمی‌ترسم از آن وقتی که چوپانم تویی
عشق ِ دورم از کجای قلعه‌ام وارد شدی؟
که ندیدی در حریمم، ماه و سلطانم تویی
درد یعنی حرفی از نام ت
چشمان انتظارم درجستجوی مهدی است/بادیده محبت مجنون کوی مهدی است/آهنگ بندگی را ازاو به شیعه دادند/چون کعبه وولایت لطفش ز سوی مهدی است/اصلاح میشودجان درپرتو ولایش/اخلاق دوستانش ازخلق وخوی مهدی است/باید برای مولا آماده فرج شد/حتی بهشت ایزد عطرش زبوی مهدی است/آدینه ها فراوان شیعه کند دعایش/هرجمعه ای بیاید درگفتگوی مهدی است/بهرظهورمولا بسیار شور دارم/اینک جهان هستی در آرزوی  مهدی است/
چاه، از آن زمان که تو در آن گریستی، جوشان است
سحر از سپیده‌ی چشمان تو، می شکوفد
و شب در سیاهیِ آن، به نماز می ایستد.
هیچ ستاره نیست که وامدارِ نگاه تو نیست
لبخند تو، اجازه ی زندگی است
هیچ شکوفه نیست کز تبار گلخند تو نیست
 
(علی موسوی گرمارودی)
 
 
بسم اللّٰه الرحمن الرحیم
 
گر چه در چشمان تو عمری فقط تردید بود 
آنچه در قلبم همیشه داشتم امّید بود 
 
توی دنیا لحظه ای را با تو بودم ، بعد آن 
تا قیامت بر سر آن لحظه ها تشدید بود 
 
با تو شیطان هم خیال سجده دارد در سرش 
ما همه سیّاره و چشمان تو خورشید بود
 
بس که شیرین است و خوش موسیقی گفتار تو 
هر زمان نام مرا بردی همان دم عید بود
 
زیر بار وسوسه این توبه را خواهم شکست 
بی گمان لب هایت آن میوه که حوّا چید بود 
 
با سخن چینان بگویید او نمی افتد
به ما وعده‌ی بهشت روی زمین داده بودند، راست گفتند، بردند، همه‌ی ما را بهشت زهرا بردند. عده‌ای از مردم توی کرمان زیر دست و پا له شدند، قفس‌های سینه‌شان باز، نفس‌هایشان باد هوا شدند. اگر آقا محمد خان چشم‌ها را توی کرمان کور می‌کرد این بار چشمان کور، آدم‌ها را توی کرمان ترور کور می‌کردند. منادی صدا می‌زد بی آن که خونی از دماغ کسی ریخته شود انتقام سخت از عربستان و حادثه‌ی مِنا گرفته شد. عده‌ای از مردم توی آسمان پر پر شدند، این بار هوا بود،
بسم اللّٰه الرحمن الرحیم
گر چه در چشمان تو عمری فقط تردید بود 
آنچه در قلبم همیشه داشتم امّید بود 
توی دنیا لحظه ای را با تو بودم ، بعد آن 
تا قیامت بر سر آن لحظه ها تشدید بود 
با تو شیطان هم خیال سجده دارد در سرش 
ما همه سیّاره و چشمان تو خورشید بود
بس که شیرین است و خوش موسیقی گفتار تو 
هر زمان نام مرا بردی همان دم عید بود
زیر بار وسوسه این توبه را خواهم شکست 
بی گمان لب هایت آن میوه که حوّا چید بود 
با سخن چینان بگویید او نمی افتد ز چشم 
او تما
بسم اللّٰه الرحمن الرحیم
گر چه در چشمان تو عمری فقط تردید بود 
آنچه در قلبم همیشه داشتم امّید بود 
توی دنیا لحظه ای را با تو بودم ، بعد آن 
تا قیامت بر سر آن لحظه ها تشدید بود 
با تو شیطان هم خیال سجده دارد در سرش 
ما همه سیّاره و چشمان تو خورشید بود
بس که شیرین است و خوش موسیقی گفتار تو 
هر زمان نام مرا بردی همان دم عید بود
زیر بار وسوسه این توبه را خواهم شکست 
بی گمان لب هایت آن میوه که حوّا چید بود 
با سخن چینان بگویید او نمی افتد ز چشم 
او تما
این زمین و این سما هم از ازل مال خداست،
جسم ما جزء زمین و روح ما جزء سماست.
هر که م یافتد ز پا، بازیچة دست کسیست،
برگ افتد از درخت، بازیچة باد صباست.
من که از پای روان ماندم، بشد اشکم روان،
اشک چشم من روان از طعن ههای نارواست.
هر خطای من نصیب قسمت پیشانی نیست،
هر خط پیشانی ام گرچه نشانی از خطاست.
از بنای هستی ام خشتی کند معمار وقت،
هرچه بنیادش گل، آن ناپایدار و بی بقاست.
از سیه کاری اگرچه سرمه شد بالای چشم،
نور مهرا هم ببین که عاشق ظلمت سراست.
  تیغ
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
در کتاب ثواب الاعمال وعقاب الاعمال چنین آمده است
امام باقر علیه السلام نقل مى نمایند که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: خداوند عزوجل مى فرماید: کسى را که در اسلام از پیشواى ظالمى که از جانب خداوند عزوجل نیست اطاعت کند، حتما عذاب مى کنم ، گرچه انسان نیکوکار و با تقوایى باشد و هر کسى که در اسلام از پیشواى هدایتگرى که از اطراف خداوند عزوجل باشد اطاعت کند، حتما او را مى بخشم ، گرچه خو
ای عاشقان ای عاشقان زنجیر پای خود منم
تن خسته ام همچون شرر شوق فنای خود منم
راه گریز از این قفس بر من نمی بندد کسی
بر پای تاول دیده ام بند وفای خود منم
آئینه چشمان او صد رنگ بازی میکند
گر من سیه روزم بدان رنگ بلای خود منم
چشم امید از یاری یاران جانی بسته ام
در خلوتی بی مدعا دست بدعای خود منم
در بی نیازی های من همت اگر نازد روا
در خلوت بی خویشتن درد آشنای خود منم
آئینه چشمان او صد رنگ بازی می کند
گر من سیه روزم بدان رنگ بلای خود منم
آئینه چشمان او ص
من شاعر نیستم. حس میکنم هیچ استعدادی هم در زمینه شعر و شاعری یا ندارم و یا اگر هم داشته باشم، هنوز اونقدر مسئله و دغدغه من نشده که پیگیرش بشم. منتها با توجه به اینکه تو خونه ما همیشه شعر جریان داشته و همچنین رشته تحصیلی من توی دبیرستان، ادبیات و علوم انسانی بوده، من هم دوست داشتم تجربه کنم شعر گفتن رو. اواخر دهه ۸۰ بود که بعد از اینکه یک دور کامل دیوان حافظ رو خوندم، شعر زیر رو با همه اشکالاتش توی اواخر شب تا ابتدای صبح گفتم و این شد اولین غزل من
جلوی چشمانم سیاه می شود و عینیتی می دهد به همه تصویرهای تاریکی که چشمانم از پس رنگها به من هدیه داده است مانند نفسی عمیق در طبیعتی دل انگیز که تنها تو را به سرفه خواهد
انداخت: هوایی که مسموم شده است از غصه های ادامه دار، از دیدار های حساب شده، از منفعت ها ... می خواهم به تاریخ ها نگاه نکنم به اینکه چند سالم است یا چند سال گذشته است و دیگر وقتی به ریل های آهنی مستاصل از فرط پیموده شدن ملولانه خیره شده ام فاصله ام را از کرانه ی امید تخمین نخواهم زد.
ابرو و مژه های زیبا اجزای اصلی صورت هستند که تاثیر بسیار زیادی بر چهره می گذارند. زمانی که صحبت از ایجاد آرایشی با ظاهر خوب به میان می اید، ابروها و مژه ها باید بهتر از همه باشند. ابروها می توانند ظاهر کل صورت شما را تغییر دهند و قدرت انتقال احساسات را دارند. مژه ها نیز همانند یک چارچوب برای چشمان شما عمل می کنند. زمانی که مژه ها به درستی فر می شوند می توانند چشمان شما را بازتر نشان دهند ، باعث درخشندگی آن ها شوند و زیبایی طبیعی شما را برجسته نما
بسم اللّٰه الرحمن الرحیم
گر چه در چشمان تو عمری فقط تردید بود 
آنچه در قلبم همیشه داشتم امّید بود 
توی دنیا لحظه ای را با تو بودم ، بعد آن 
تا قیامت بر سر آن لحظه ها تشدید بود 
یک طرف زلفی پریشان ، یک طرف عطر بهشت
زندگی در چشم من تردید در تردید بود
با تو شیطان هم خیال سجده دارد در سرش 
ما همه سیّاره و چشمان تو خورشید بود
بس که شیرین است و خوش موسیقی گفتار تو 
هر زمان نام مرا بردی همان دم عید بود
زیر بار وسوسه این توبه را خواهم شکست 
بی گمان لب های
روح از آن لحظه که بیدار شدخویش بدید و همه‌تن کار شد
از ورق شرع برید و پریدراه بدید و سوی دیدار شد
راه بدید او که میان دل استمحضر دل سوی خط یار شد
خطّ درون دید و برونش گرفتگرچه در این قصّه بسی زار شد
گرچه بسی خواب بر او شد حرامحیف چه که حقروی هشیار شد
چشم ببست این سر و آن سو گشودگفت نه بر هستی و هستار شد 
دید عدم هست و دگر هیچ نیستهیچ شد و در همه احضار شد
بوسه‌ی حق بر لب حلمی نشستجان قلم‌گشته به گفتار شد
شب دوست / گالاگو (Galago)
چشمان فوق العاده درشت این جاندار این تصور را در ذهن ایجاد می کند که گویا از مطلبی تعجب کرده و اصطلاحا چشمانش از حدقه بیرون زده. اما درشتی چشمان شب دوست به او کمک می کند تا دید در شب آسانی داشته باشد.از مشخصه های این حیوان باید گفت که شنوایی بسیار خوب، پاهای قوی و دم بلندی دارد که از آن برای تعادل استفاده می‌ کند. آنها همچنین در بیشتر انگشتان خود ناخن دارند بجز یک انگشت که برای نظافت از آن استفاده می کنند.
ای نگاهت از شب باغ نظر، شیرازتردیگران نازند و تو از نازنینان، نازترچنگ بردار و شب ما را چراغان کن که نیستچنگی از تو چنگ‌تر، یا سازی از تو سازترقصه گیسویت از امواج تحریر قمرهم بلند آوازه‌تر شد، هم بلند آوازترگشته‌ام دیوان حافظ را، ولی بیتی نداشتچون دو ابروی تو از ایجاز، با ایجازتر
چشم در چشمت نشستم، حیرتم از هوش رفتچشم وا کردم به چشم اندازی از این بازتر
از شب جادو عبورم دادی و دیدم نبودجادویی از سحر چشمان تو پُر اعجازتر
آن که چشمان مرا‌تر
یه پست نوشته بودم چند روز پیش (که توش پر از پ بود و من اون موقع نمیدونستم دکمه پ این لپتاپ کجاشه ولی الان میدونم! وای کماکان نمیدونم دکمه کاماش کجاشه!) که چند ساعت بعد برگشتم خوندمش حس کردم شاید بهتر باشه برش دارم و برش داشتم گرچه از چشمان بسته نسرین دور نموند :پی!
الان مجددا اینجا نشستم و قرار بود اسلایدای ارائه م رو درست کنم ولی میز روبروییم بعلاوه شربت آبلیمویی که فشارم رو انداخته به انضمام سرمای بیرون باعث شدن دلم نخواد روش کار کنم و جاش بیا
Here 
چشم هام پوشونده شدند
باخون پوشونده شدند
بهم بگو چرا
دروغ نمی گم
 
یه باد سرد می وزه
حس میکنم چشم ها رو منه
تمام دردی که در رگ هام در جریانه
 
دستان گره خورده من بی حال می شن
همه به من سنگ پرتاپ میکنن
اما من نمی تونم فرار کنم
 
این اصلا بامزه نیست
این برای کیه؟
لطفا یکی به من بگه
حالا در این مسر سوزان روی اتش
 
لطفا من نمی خوام فریاد بزنم
(چشمان شیطان می اید، چشم ها بازه،چشم ها بازه)
 
لطفا نمی خوام فریاد بزنم
(فریاد بزن ، فریاد بزن ،فریاد بزن)
در
این هفته شرکت Unicode Consortium در اقدامی جالب لیست ده ایموجی که بیشترین استفاده را توسط کاربران در شبکه های اجتماعی داشته اند، منتشر کرده. گفتنی است این شرکت مسئول حفظ Unicode Standard است که خود توافقنامه ای برای رمزنگاری دیجیتال، نمایش متن، نماد و ایموجی ها محسوب می شود. این اولین بار است که چنین سازمانی نسبت به انتشار اطلاعات داخلی خود در خصوص پرکاربردترین ایموجی ها اقدام می کند.
در زیر لیست ده ایموجی با بیشترین استفاده آمده است:
1- اشک شادی2- قلب قرمز3-
گاهی زمین و آسمان‌ها لب به سخن باز می‌کنند...
تجربه‌اش کرده‌ای؟! حتما...
 
حس بی‌نظیری‌ست زمانی که چشمان‌ت را می‌بندی، آغوش‌ت را باز می‌کنی، پشت‌ت به گرمای زمین گرم است و روبروی‌ت انتهایِ بی‌انتها...
 
نسیم که می‌آید قطره قطره‌اش پشت چشمان‌ت منتظر می‌مانند... صدای‌ت می‌کنند... تلاش می‌کنند پلک‌های بسته را باز کنند... گویی خبری مهم آورده‌اند... بی‌محلی که می‌کنی به سختی از تو دور می‌شوند... دور و دورتر... و تو حس می‌کنی بخشی از وجودت
آرایش چشمان مشکی و پوست های سفید
ضد آفتاب های بی رنگ و هم رنگ برای این رنگ پوست مناسب است. ولی انتخاب کرم رنگی مناسب تر است. چرا که پوست را از حالت سفیدی مطلق بیرون می آورد. در حقیقت رنگی که هلویی و صورتی زیبایی به وجود آورد و فرق زیادی هم با پوست نداشته باشد. اندکی صبر کنید تا یکنواخت روی صورتتان بنشیند. پنکیک های متناسب با رنگ کرم، می تواند پوست را از براقی یا مات بودن خارج نماید. رنگ سایه را با رنگ لباس انتخاب نمایید و برای زیرساخت از روشن تری
شعر موشّح: حروف اول مصرع اول هر بیت در بردارنده ی یک رمز است
برده ام چشمان خود چشمان یار
می بَرد، از دل نگاهش اختیار
سیل اشکم زان گواهی می دهد
سد راهش گاه، آهی می شود
مهربانی می کند بغض گلو
دل ستانی می کند آواز او
ای خدا آمد دلم آغوش عشق
در دلم هرگز نکن خاموش عشق
لاله گونم زان نیازم کن روا
دفترم را پر کنم از بیت ها
لول لولم کن مرا میل مِی است
بس که خوردم خون دل خونابه بست
هرچه دارم از تو دارم ای خدا
هرچه خواهم از تو خواهم ای خدا
اهل سودایم دلم دارد
از همان روزی که دست حضرت قابیلگشت آلوده به خون حضرت هابیلاز همان روزی که فرزندان آدمزهر تلخ دشمنی در خون شان جوشید"آدمیت مرد گرچه آدم زنده بود"
از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختنداز همان روزی که با شلاق و خون، دیوار چین را ساختند"آدمیت مرده بود"
بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیابگشت و گشتقرنها از مرگ آدم هم گذشتای دریغآدمیت برنگشت
روزگار مرگ انسانیت استمن که از پژمردن یک شاخه گلاز نگاه ساکت یک کودک بیماراز فغان یک قناری در قفساز
گروه شهر زعفران زعفران به عنوان گیاه باستانی در ایران و شهره این روزهای جهان، با خواص درمانی معجزه‌گرانه خود به عنوان برترین و خاص‌ترین گیاه همچنان در رتبه اول گیاهان دارویی قرار دارد.
قرنهاست که کشت و تولید گیاه ارزشمند و استراتژیک زعفران در ایران انجام می‌شود و گرچه کشورهایی همچون اسپانیا، چین و افغانستان در تولید این ادویه گرم رقیب ایران هستند، اما همچنان بهترین و معطرترین زعفران دنیا در خاک ایران کشت و تولید می‌شود و گرچه هنوز هم ا
همین چند روز پیش برای معاینه‌ی چشم‌ راهی مطب چشم‌پزشک شدم،در حالی که خودم مطمئن بودم چشمانم ضعیف شده است در کمال تعجب شماره‌ی‌شان هیچ تغییری نکرده بود، با دو قطره نسخه‌ام را پیچید و خیالم را راحت کرد؛ داشتم به این فکر می‌کردم که ای کاش می‌شد قطره‌ای هم برای کنار رفتن هاله‌ی مقابل چشمان‌مان و شناختن آدم‌ها تجویز می‌کردند تا بعد از سال‌ها اطمینان و اعتماد در بزنگاه حساس زندگی پشت‌مان خالی نمی‌شد،شناختن‌های ،به خیال خود، کامل‌مان
چشمان به راهِ تو ، دل بیقرار خویش
افسرده از ندیدن روی نگار خویش
عطر تو هست ، نمی بینمت چرا ؟
ای گل ، نظر نکنی سوی خار خویش ؟
بردی دلم به محبّت و ناز خود
شد سینه عاشقِ تو ، داغدار خویش
هربار سر به خیال تو می زنم
از سوز فاصله ها سر بدار خویش
هستی تو حاضر غایب ز دیده ها
دریاب عاشقِ چشم انتظار خویش
شاید که دیده ببیند ولی تورا
نشناسد از سیاهی قلب نزار خویش
با خود ببر به سفرهای دور دست
با موج مهربانی عالم شکار خویش
آقا ، تو گوشه ی چشمی نشان بده
غوغا کنم ب
با چشمان بازبا بدن‌های خشکشبیه به پروانه‌های قاب شده به دیوار خانه‌ی پیرزنی روس...
 
 
+ دوست عزیزی که یک ماه پیش آدرس ایمیلت رو گذاشتی؛ تو هم انگار مثل من خیلی دیر به دیر چکش می‌کنی. اگه اینجا رو می‌خونی  کاش یه جوابی بدی. واقعا نگرانتم.
من که به جز فکر تو اندیشه ی دیگر به سرم جای نداشت ... موی سپید است چرا ? عمر هدر رفت چرا ? گفته ام و بار دگر نیز بگویم که من از روزن چشمان ترم می روم از خود , گذری چون به من آری قد دیداری از این دور و دمی ... جان دلم ... #الهام_ملک_محمدی
چهره ی شما گرم است یا سرد ؟
چشم ها
رنگ چشم سرد
چشمان خاکستری و روشن ، رنگ هایی هستند که همیشه با یک چهره ی سرد و روشن ظاهر می شوند . همچنین مجموعه ای از رنگ ها وجود دارد که هم در پوست های سرد گیرایی خوبی دارند و هم در پوست های گرم جذابیت خاصی را به دست می آورند ؛ برای مثال می توان به رنگ های سبز ، آبی تیره ، قهوه ای پر رنگ و چشمان عسلی با پس زمینه های آبی یا خاکستری اشاره کرد . Julianne Hough چهره ی معمولی و رنگ پوست سردی دارد که به خوبی با چشم های او که رنگ آ
خلاصه :دانلود کتاب داستان چشمان سگ دارش دختری از فرآورده درد , پسری از متاع کینه…زندگی شان جوری بهم گره خورد که چه بسا تقدیر نیز حریفشان نشد… داستانی پراز فرازو نشیب , علاقه , عناد , کیفر و خشم . . عشق و علاقه , عشق و علاقه است . خیر اختیاریست و خیر ناخواسته . خیر میشود بر راز اختیار کسی را گزینش کرد و شیدا شد .کتاب داستان های دیگر ما :دانلود کتاب داستان علاقه به چه ارزشدانلود کتاب داستان تقدیر فرشته هادانلود کتاب داستان قهوه ای برجستهخیر میشود از
به همان قدر که چشم تو پر از زیبایی است
بی تو دنیای من ای دوست پر از تنهایی است
این غزل های زلالی که ز من می شنوی
چشمه جاری اندوه دلی دریایی است
چند وقت است که بازیچه مردم شده ام
گرچه بازیچه شدن نیز خودش دنیایی است
امشب ای آینه تکلیف مرا روشن کن
حق به دست دل من؟ عقل ؟ ویا زیبایی است؟
دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین
به خداوند که معشوقه من بالایی است
این غزل نیز دل تنگ مرا باز نکرد
روح من تشنه یک زمزمه نیمایی است..


بهروز یاسمی
آمده‌ام خانه. بعد از چند وقت خانه‌ام؟ نمی‌دانم.دیشب توی خواب داشتیم با پدرم جایی می‌رفتیم، نمی‌دانم کی زد کنار و از درد به خودش پیچید، از شکاف سینه‌اش و از دهان‌اش خون بیرون می‌زد، جلوی چشمان‌ام جان می‌داد. صبح آمدم روی کانتر نشستم و کمی نگاه‌اش کردم. صبحانه را همان‌جا خوردم، این‌بار او بود.همیشه از تصویرِ رنجِ مادرم از خواب بیدار می‌شدم. یک بار را یادم آمد که در خواب، از پیشانی‌اش خون بیرون می‌زد و به سرعت چهره‌اش را سرخ می‌کرد،
غولی بود با چشمان آبی که به زنی باریک اندام دلداده بودرویای زن خانه ای  کوچک بود خانه ای با باغچه‌ای پر از یاسکه باروری در آن شکوفا بود غول او را دیوانه وار دوست داشت دست هایش برای کارهای بزرگ ساخته شده بود نمی توانست خانه ای این چنین بسازدنمی توانست درِ خانه ای با  باغچه‌ای پر از یاسو سرشار از باروری را بکوبد غولی بود با چشمان آبی که عاشق زنی باریک اندام شده بودزنی باریک اندام و ریز نقش زنی که آغوشش برای آسودگی بازو از  گام‌های بلندِ د
هر شیء، حرکت مختص خود رادارد و بالتبع دارای زمان، سرعت و شدت اختصاصی
خودش است. در عین حال موجودات عالم دارای جهت و سرعت و شدت معینی در
حرکتشان هستند که صادره از علت است و برای آن ها رخصت تعدی از آن نیست. بجز
انسان که دارای قدرتی در تفکر و اراده است و قدرت انتخاب دارد. لذا آنگونه
که بخواهد حرکت می کند و برای خود زمان را می سازد و سپری می کند . *انسان
گرچه موجودی مختار در حرکت است اما متشکل از اجزایی است که آن ها چنان
موجودات دیگر دارای خط مشیِ مش
جنایت هولناک وهابی سعودی علیه کودک 6 ساله شیعی که در مقابل چشمان مادرش وی را سر برید موجی از خشم و تنفر در جهان برانگیخته است و واکنش های خشمگینانه به این جنایت هولناک همچنان ادامه دارد.
قتل فجیع زکریای شش ساله در برابر چشمان مادر 
آهنگ عروس خوشگل ما هلال ابرو دارد از مرتضی اشرفی
دانلود آهنگ اشکان عروس خوشگل ما
آهنگ ارکستی عروس خوشگل ما چشمان آهو دارد
دانلود اهنگ عروس ما چشمای اهوداره حلال ابرو دارد

متن اهنگ عروس خوشگل ما چشمان اهو
اهنگ عروس خوشگل ما اپارات
اهنگ مرتضی اشرفی عروس خوشگل ماچشمان اهودارد

آهنگ شاد عروس خوشگل
اسفندیار خدایی وارد مغازه‌ای شدم؛ دو نفر در حال گفتگو درباره کرونا بودند. یکی می‌گفت: "خدا بزرگه و عمر هم دست اوست چه ما رعایت کنیم یا رعایت نکنیم". دیگری جواب داد: "این حرفها چیه؟ کرونا یک مسئله علمی است، نه مسئله دینی. اگر خدای شما بزرگ بود، کرونا از قم وارد کشور نمی­‌شد و مسجد و نمازجمعه و حتی خانه کعبه را تعطیل نمی­‌کرد. امروز عصر علم و عقل است، دوره خرافات و دین و جادو دیگر تمام شده. خوشحالم که کرونا کسانی که با دین و خرافات سر مردم کلاه می
تشنه‌ی یک صحبت طولانی ام. 
دلم حرف می‌خواهد، یک هم‌صحبت، یک نگاه و یک لبخند، یک مهر که از چشمان کسی توی دلم سُر بخورد، می‌خواهم عاشقی کنم و مهر بورزم و بپیچم و حسی غلیظ را تجربه کنم.
اما اگر راستش را بخواهی اسماعیل، اینجا مجال غلظت نیست.
 
تاکید رسول خدا صلی الله علیه و آله بر خلافت امیر المومنین پس از خود (به روایت اهل تسنن)
ابن ابی عاصم شیبانی از علمای اهل تسنن روایت کرده است:
۱۱۸۸- ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّی، حَدَّثَنَا یَحْیَی بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ أَبِی عَوَانَةَ، عَنْ یَحْیَی بْنِ سُلَیْمٍ أَبِی بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَیْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم لِعَلِیٍّ: " أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی، إِ
چندی می شود که نیستم،کمیاب و نا پیدا...گه گاه به بیان سری میزنم و پیام ها و برخی از نوشته های دوستان را چک می کنم.سرم و شلوغ و ذهنم بد درگیر است که آیا زندگی میکنم؟یا...یا تلاش می کنم تا زنده بمانم.قطعا این جمله سرگذشت زندگی اکثر ما انسان هاست. در سرزمینی که خاک کوروش نام دارد انسان هایش از راه و آیین کوروش به دورند اما همچنان ادعا دارند.چشمان مردان سرزمین من نه تنها حجاب و پوشش زنان سرزمینم نیست بلکه،چشمان مردان این سرزمین عاملی بر فساد و زنان ا
در این مطلب راهکارهای افزایش جذابیت چشمان را شرح داده ایم که مطالعه آن خالی از لطف نیست. محو کردن افتادگی پلک هابرای از بین بردن افتادگی پلک ها، حد فاصل متناسبی، به وسیله سایه ملایم کم رنگ ایجاد نمایید. از بخش بالایی گوشه پلکتان کار خود را آغاز کنید. سایه را از بالا به پایین به طرف چپ پلک خود بزنید. پس از آن به طرف گوشه بیرونی چشم به طرف چین پلک بزنید.مژه های خود را پس از دوش گرفتن فر کنید. همواره پس از حمام، مژه های خود را با استفاده از فرمژه ف
    
      دخترکی راه راه قسمت اول . 

ادما تو زندگی در برخورد با دیگران رفتار و اخلاقهای متفاوتی از خودشون نشون می دن و به نوعی با محیط اطراف و اتفاقات پیرامونشون ارتباط بر قرار می كنن در واقعه هر كس اخلاق خاص خودشو داره
مثلا بعضیا می تونن خیلی خشك و جدی باشن مثل بابای خدابیامرزم انقدر خشك و جدی كه اگه یه شب با كمربند به جون مادربد بختم نمی یوفتاد شام از گلوش پایین نمی رفت
و یا خیلی شوخ طبع و بذله گو.............. مثل اقای كیهانی دربون شركت
حرافترین
اسفندیار خدایی وارد مغازه‌ای شدم؛ دو نفر در حال گفتگو درباره کرونا بودند. یکی می‌گفت: "خدا بزرگه و عمر هم دست اوست چه ما رعایت کنیم یا رعایت نکنیم". دیگری جواب داد: "این حرفها چیه؟ کرونا یک مسئله علمی است، نه مسئله دینی. اگر خدای شما بزرگ بود، کرونا از قم وارد کشور نمی­‌شد و مسجد و نمازجمعه و حتی خانه کعبه را تعطیل نمی­‌کرد. امروز عصر علم و عقل است، دوره خرافات و دین و جادو دیگر تمام شده. خوشحالم که کرونا کسانی که با دین و خرافات سر مردم کلاه می
افتادگی پلک را به سرعت درمان کنید:
به مرور زمان و با افزایش سن یا به دلایل دیگر پوست اطراف چشمان قابلیت ارتجاعی بودن خود را از دست داده و دچار افتادگی می شود . این حالت اصلا خوشایند نیست و می توان زیبایی چشمان و چهره شما را نابود کند پس بهتر است برای رفع این مشکل راههای چلوگیری و درمان های سریع ان را بدانید و به کار گیرید.وقتی این اتفاق می افتد، چشم هایمان کم کم پف کرده و متورم به نظر می رسد. هاله های تیره ی اطراف چشم ها، به شما ظاهری سالخورده می
پست قبل زیادی حالش بد بود. امروز رو قشنگ جمممعه برگزارش کردم. ماسک، حموم، آهنگ، لباس نو، خوراکی، مرتب کردن اتاق، خواب بعدازظهر! بهتر شدم. گرچه الان سردرد داشتم ولی دمنوش زدم روش بهتر شدم. جالبه من تا دو سه سال پیش اصلا سردرد نمی دونستم چیه. الانم در حال سنجاق گلی درست کردن برای خودمم. 
 
فردا هم که تعطیل رسمیه ولی میخوام برم سرکار خودم و این خیلی باحاله
ولی آدم حتی اگه برای خودشم کار می کنه حتما باید یه روز تعطیل برای خودش در نظر بگیره تا نپوکه.
یکی امروز اومد تو پانسیون اینقدر آروم حرف می زد و مودب با شخصیت بود که سر ناهار میخواستم بهش بگم :میشه افتخار آشنایتون رو داشته باشم جناب؟...که لحظاتی بعد رفت و در مقابل چشمان ناباور من باکمال وقار دوتا ته دیگ آسِ اضافه برداشت :|هیچی دیگه قضیه کنسل شد.
        سَر میزنم، سرِ کوچه ات گاهی که ساعت قلبم زنگ می زند و  میرسم به طپشْ طپشِآن لحظهکه از پنجره ات می گذرم 
بی مَهاباتَلنگُر می زنم به شیشه اتوتو نمی شنوی مرا که بغض ابر های سنگینم 
بشنو تَصنیفِ چشمان ام را که قطره قطرهقطرهاز سُکوتِ آتشین تو فرو می چکد ِ                              
دانلود ریمیکس اهنگ سیاه چشمون هایده
دانلود آهنگ سیاه چشمون هایده 320
دانلود اهنگ هایده چشمان سیاه لینک مستقیم
دانلود آهنگ سیاه چشمون از باران

دانلود آهنگ سیاه چشمون هایده ویکی صدا
دانلود آهنگ سیاه چشمون چرا از باران
هایده سیاه چشمون ریمیکس
سیاه چشمان از هایده
سلام....
دوستان گل گلاب !
خب...
گرچه هنوز سه تا امتحان ترم دیگه هم داریم ولی سختاش تموم شد...
 
کلا خیلی اتفاقا افتاد که مهم ترینش همون شهادت سردار بود...
 
تسلیت...
 
از اون که بگذریم این چند وقته عجیب به شهیدا علاقمند شدم...  نمی دونم چرا... شاید اینم مثل بقیه حس هام زود گذر باشه ولی تا هست فقط می تونم بگم حس عجیب و قشنگیه...
 
گاهی اوقات از خدا می خوام بمیرم ولی وقتی به اعمالم نگاه می کنم با خودم می گم " تو خجالت نمی کشی با این وضع افتضاحت؟ "
 
این چند وقته
من سرگذشتِ یأسم و امید
با سرگذشتِ خویش:
می‌مُردم از عطش،
آبی نبود تا لبِ خشکیده تر کنم
می‌خواستم به نیمه‌شب آتش،
خورشیدِ شعله‌زن به‌درآمد چنان که من
گفتم دو دست را به دو چشمان سپر کنم
با سرگذشتِ خویش
من سرگذشتِ یأس و امیدم...
زندان قصر ۱۳۳۳
به من نزدیک می‌شوند آنان که نباید نزدیک شوند. آنان که حالم بد می‌شود از بودنشان. آنان که نگاهشان رنگ امنیت ندارد. می‌ترسم از بودنشان. دستت را محکم می‌چسبم و دلم میخواهد آن قدر کز کنم پهلویت که چشمان هیچ کدامشان را یارای دیدنم نباشد. خودت می‌دانی چقدر پشیمانم از اینکه طوری نبوده‌ام که بفهمند دلم مال تو است و آنها نباید جرأت نزدیک شدن به خود بدهند. من باید آنقدر شبیه تو بشوم که همه بدانند توی قلبم جز تو جایی برای دیگری نیست.باید سرشار از تو ب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

جنیون پارت