نتایج جستجو برای عبارت :

امیدی بر جماعت نیست، میخواهم رها باشم

بسم الله الرحمن الرحیم
خواهی نشوی همرنگ
رسوای جماعت باش...
 
همرنگ جماعت نباشیم حدیث هم هست از امام جعفرصادق علیه السلام که همرنگ جماعت نباشیم چراکه معلوم نیست عقاید،اعمال و رفتارشون خداییه یا شیطانی...اصولا کسیکه میخواد راه خدا رو پیش بگیره همه برعلیهش میشن چون برخلاف خواسته های مردم عمل میکنه برای همین براشون خوشایندنیست.
گذشته از آن که در روایات زیادی، برای نماز جماعت، اجر و پاداش بسیاری وارد شده است، با دقّت در مضمون روایات اسلامی به اهمّیّت این عبادت پی می بریم، و در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:مسأله 314- شرکت در نماز جماعت برای هر کسی مستحب است؛ بویژه برای همسایه مسجد.مسأله 315- مستحب است، انسان صبر کند که نماز را به جماعت بخواند.مسأله 316- نماز جماعت، هرچند اوّل وقت خوانده نشود، از نماز فُرادایِ «1» اوّل وقت بهتر است.مسأله 317- نماز جماعتی که مختصر خوانده
بعضی اوقات که روحانی مسجد نبود از پیرمرد تقاضا می کردند که به عنوان امام جماعت جلو بایستد. پیش خودش فکر می کرد من نمی توانم قرائت کلمات را صحیح بگویم دلش نمی خواست امام جماعت بایستد. یکباز نزدیک درب ورودی مسجد حضرت مهدی عج را دیده بود حضرت به ایشان فرموده بود تو نماز جماعت را برپا کن اصلاحش با ما 
وحدت امّت اسلامی، از جمله مسائلی است که اسلام، به آن اهمّیّت بسیاری داده است، و برای حفظ و ادامه آن، برنامه های ویژه ای دارد؛ یکی از آنها نماز جماعت است.در نماز جماعت، یکی از نمازگزاران که دارای تقوا و عدالت است پیشاپیش جمعیّت می ایستد و دیگران در صفوفی منظّم، پشت سر او و هماهنگ با او نماز را بجا می آورند.کسی که در این نمازِ دسته جمعی، پیشاپیش جمعیّت می ایستد «امام جماعت» است و کسی که پشتِ سر او، در نماز از او پیروی می کند «مأموم» است.
♦️ مسجدی کنار مشروب فروشی قرار داشت و امام جماعت آن مسجد درخطبه هایش هر روز دعا می کرد :
"خداوندا زلزله ای بفرست تا این میخانه ویران شود ."
روزی زلزله آمد و دیوار مسجد روی میخانه فرو ریخت . و میخانه ویران شد . صاحب میخانه نزد امام جماعت رفت و گفت : "تو دعا کردی میخانه من ویران شود پس باید خسارتش را بدهی !"
امام جماعت گفت : "مگر دیوانه شدی ! مگر می شود با دعای من زلزله بیاید و میخانه ات خراب شود !"
پس هر دو به نزد قاضی رفتند . قاضی با شنیدن ماجرا گفت :
در ع
فردیت باختگی ( deindividuation) و رفتار جمعلوبون در کتاب خود به نام جماعت می نویسد: جماعت همیشه از نظر عقلی در سطحی پایین تر از یک آدم منفرد قرار دارد ... فرد در داخل جماعت ، آدمی است متلون، زود باور، و کم تحمل که خشونت و درنده خویی موجودات ابتدایی را داراست... و اعمالش زیر نفوذ نخاع شوکی است. لوبون معتقد بود که رفتارهای پرخاشگرانه و غیر اخلاقی دسته اوباش از راه واگیری در یک جماعت رسوخ می کند و حس اخلاقی و خویشتنداری را درهم می شکند. این خود سبب می شود که
 امیدی بر جماعت نیست، میخواهم رها باشم
اگر بی انتها هم نیستم بی ابتدا باشم
چه می شد بین مردم رد شوم آرام و نامرئی
که مدتهاست میخواهم فقط یک شب خدا باشم
اگر یک بار دیگر فرصتی باشد که تا دنیا -
بیایم دوست دارم تا قیامت در کُما باشم
خیابانها پر از دلدار و معشوقان سر در گُم
ولی کو آنکه پیشش میتوانم بی ریا باشم؟
کسی باید بیاید مثل من باشد، خودم باشد
که با او جای لفظ مضحک من یا تو، ما باشم
یکی باشد که بعد از سالها نزدیک او بودن
به غافلگیر کردنهای نابش
شرکت زنان در نماز جماعت‏
اجوبه الاستفتائات
س 595: آیا شارع مقدس زنان را همانند مردان به شرکت در نماز جماعت مساجد یا نماز جمعه تشویق فرموده یا اینکه نماز خواندن آنها در خانه بهتر است؟
ج: شرکت زنان در نماز جمعه و جماعت اشکال ندارد و ثواب جماعت دارد.
س 596: در چه صورتی زن می‏تواند امام جماعت شود؟
ج: امامت زن در نماز جماعت فقط براى زنان جایز است.
ادامه مطلب
برگزاری نماز جماعت مدرسه با همکاری شورای دانش آموزیبرگزاری نماز جماعت به امامت آقای قلعه بیگینماز جماعت اموزشگاه به امامت حاج آقا قلعه بیگی
حضور دانش آموزان در نماز جمعه شهر جونقان
برگزاری نماز جماعت با حضور همکاران فرهنگی
متن آهنگ کودتا
دنیارو مبهوت میکنم وقتی سکوت میکنم از انقلاب عاشقی
دارم سقوط میکنم …
یکی میگه عاشقت باشم عاشقت باشم باشم و باشم و باشم و باشم
یکی میگه با تو بد باشم سرد و تنهام باشم باشم و باشم و باشم و باشم
کودتا کن نگاه کن مرا نازنین رفتنت عاشقت را زند بر زمین
کودتا کن صدا کن مرا بهترین رفتنت عمر من را گرفته ببین
منبع : رز موزیک
کاش باشم ناله ای، تا گل بدن گوشم کند.
کاش باشم پیرهن، از شوق آغوشم کند.
کاش گردم شمع و سوزم در سر بالین او،
بهر خواب ناز خود ناچار خاموشم کند.
کاش باشم حلق های در بند زلفان نگار،
هر زمان از زدف مشکینی سیه پوشم کند.
کاش باشم جوی آبی در زمین خاطرش،
بهر رفع تشنگی شادم، اگر نوشم کند.
کاش باشم ساقی بزم وصال آن نگار،
تا ز جام وصل خود یک عمر مدهوشم کند.
کاش باشم شعر تر، جوید مرا از دفتری
، هر گه از یاد و هشش یک دم فراموشم کند.
#هم_رنگ_جماعت
نگاهی از روی خشم به من انداخت و گفت:_"تو...واسه چی به همه چیز اعتراض می کنی؟""من؟"_"آره دیگه، خودت!""مگه به چی اعتراض کردم؟"_به همه چیز، از این مارمولکای روی دیوار گرفته تا همین دری که از تو دلش رد شدیم...آخه تو چیکار داری که در، رو یه پاشنه می چرخه یا دو تا...تازگیا هم به همین جلسه کتاب خونی کتابخونه...ببینم تو سر پیازی یا ته پیاز؟"با دلخوری گفتم:"من نه سر پیازم نه تهش...اصلا من از پیاز خوشم نمیاد که بخوام سرش باشم یا تهش."_"اگه از من می شنوی،
تحمل آدم ها رو ندارم. اصلا دوست ندارم توی منظره ی جلوی چشمم آدمی باشه. میخوام تا جایی که چشم کار میکنه فقط درخت و خاک و آسمون ببینم. حتی قارقار کلاغ رو هم به همصحبتی با بشر دوپا ترجیح میدم. کاش فردا چشم باز می کردم و می دیدم توی یک جزیره ی دورافتاده ی نامکشوف هستم.
دیار حافظ
 چرا نه در پی عزم دیار خود باشم چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم
غم غریبی و غربت چو بر نمی‌تابم به شهر خود روم و شهریار خود باشم
ز محرمان سراپرده وصال شوم ز بندگان خداوندگار خود باشم
چو کار عمر نه پیداست باری آن اولی که روز واقعه پیش نگار خود باشم
ز دست بخت گران خواب و کار بی‌سامان گرم بود گله‌ای رازدار خود باشم
همیشه پیشه من عاشقی و رندی بود دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم
بود که لطف ازل رهنمون شود حافظ وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم
م
 
امام علیعلیه‌السلام
اِلزَموا السَّوادَ الأَعظَمَ؛ فَإِنَّ یَدَ اللّهِ مَعَ الجَماعَةِ، و إیّاکُم وَ الفُرقَةَ؛ فَإِنَّ الشّاذَّ مِنَ النّاسِ لِلشَّیطانِ، کَما أنَّ الشّاذَّ مِنَ الغَنَمِ للِذِّئبِ؛
همراه جماعت مسلمانان باشید؛ زیرا دستِ خدا با جماعت است. از پراکندگى بپرهیزید؛ زیرا انسان جدامانده از مردم، طعمه‌ی شیطان است، چنان که گوسفند جدامانده [از رمه]، طعمه‌ی گرگ است.
 
* نهج‌البلاغة: خطبه‌ی ۱۲۷
به نام خدا
نماز جماعت ظهر وعصر به امامت حاج آقا شکراللهی در دبیرستان شهید رحمن استکی برگزار می شود .اعضای شورای دانش آموزی دبیرستان در ایجاد انگیزه در دانش اموزان وبرگزاری نماز جماعت نقش بسزایی داشتند.



                   
یعنی میشه روزی بیاد که من موسسه خودمو زده باشم؟
روزایی که همش در سفر باشم؟
کتابمو چاپ کرده باشم؟
ساز موردعلاقم رو یادگرفته باشم؟
رو پشت بوم خونم یه تلسکوپ خیلی گنده داشته باشم و تور ستاره گردی برگزار کنم؟
تو آزمایشگاه خودم رو کیسای مختلف تحقیق انجام بدم؟
روزایی که هدفام رو زندگی کنم؟
اهم فعالیتهای کمیته نماز آموزشگاه مدرس
ا-یجاد فضای مناسب جهت برگزاری هر چه باشکوهتر برگزار شدن نماز جماعت از جمله پاکسازی نماز خانه وتزئین پانل نماز خانه وعطر افشانی آن
2-تدوین برنامه اقامه نماز و دادن مسئولیت برگزاری نماز به پایه های مختلف
3- تهیه کارتهای تشویقی نماز
4--برگزاری نماز جماعت در مساجد همجوار
5- دعوت از امام جماعت مسجدصاحب الزمان  برای اقامه نماز جماعتدر آموزشگاه
6- حضور در نماز جمعه
7- تعیین برنامه مکبران و موذنین جهت برگزری
بسم الله الرحمن الرحیم
نماز جماعت چشم‌چران
به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتند: فلان جوان که در نماز جماعت شما حاضر می‌شود چشم‌چران است و به نامحرم نگاه می‌کند. حضرت فرمود: او را به حال خود واگذارید که این نماز جماعت سبب ترک این عادت زشتش می‌شود. بعد ازمدتی به پیامبر اسلام (ص) خبر دادند که آن جوان موفق به توبه از آن عادت زشت شده است.
▪️وسعت دید خانمها:
 
دیدن یک تار موی شرابی روی کت شوهر !!!
ندیدن تیر برق موقع رانندگی!!!
 
 
 
 
 
 
 
▫️وسعت و دقت دید اقایون
 
ندیدن تغییر رنگ موی خانم هاشون از مشکی پر کلاغی به بلوند
 
دیدن خراش یک سانتی روی رنگ ماشین زیر گلگیر سمت راست
......... 
پسر خالم رفته مُکبر نماز جماعت شده 
سر رکوع یادش رفته چی بگه...گفته دولا شید...
 
 
 
امام جماعت:
 
صف اول :
 
صف دوم :
 
صف سوم :
 
صف چهارم :
 
متاسفانه صف پنجم در قید حیات نیستند
 
.
عنوان یک چسناله نیست،حقیقت است.چیزی ندارم در زندگی‌ام که نگران از دست دادنش باشم،به جز دو چیز:مادرم و سلامتی جسمی‌ام.
میگویم سلامت جسمی چون برای کلمات احترام قائلم و سلامت تنها،شامل تمام ابعاد سلامتی میشود و آیا روان من سالم است؟کی میتواند همچین ادعایی بکند بی آنکه چرت نگفته باشد؟به جز این دو چیز ،چیزی برای از دست دادن ندارم.دوستی ندارم که نگران از دست دادنش باشم،مسخره‌اش اینجاست که اتفاقا خیلی زود میتوانم با آدم‌ها جوش بخورم و جوری به
من چلچراغ خانه‌ی پیراهنت باشمروزی کنارت همدمت عشقت زنت باشم
ای وای فکرش را بکن بین همه خوبانآخر ببینی من فقط وصل تنت باشم
شب‌های سرد زندگی حتی اگر آیدمن همدم دردت چراغ روشنت باشم
می‌خواهم اینجا باشی و هرشب کنار تودر حال عشق و مستی و بوسیدنت باشم
من آرزویم بود جای شانه‌ات بودمیا اینکه جای دکمه‌ی پیراهنت باشم
ای کاش من حس لطیف شعر تو بودمیا کاش می‌شد بوسه‌ای بر گردنت باشم 
چیز زیادی از حضور تو نمی‌خواهممن قانعم باشی و غرق دیدنت باشم
با ا
امیدی بر جماعت نیست، میخواهم رها باشم
اگر بی انتها هم نیستم بی ابتدا باشم
چه می شد بین مردم رد شوی آرام و نامرئی
که مدتهاست میخواهم فقط یک شب خدا باشم
اگر یک بار دیگر فرصتی باشد که تا دنیا -
بیایم دوست دارم تا قیامت در کما باشم
خیابانها پر از دلدار و معشوقان سر در گم
ولی کو آنکه پیشش میتوانم بی ریا باشم؟
کسی باید بیاید مثل من باشد، خودم باشد
که با او جای لفظ مضحک من یا تو، ما باشم
یکی باشد که بعد از سالها نزدیک او بودن
به غافلگیر کردنهای نابش آشن
 
یاد بگیر  در محل کار  یا پیش آدمهای به اصطلاح بزرگ ، زودتر از اینکه اونها دستشون را بیاورند جلو شما زودتر دست نده .
 
 
من بعد از نماز جماعت با امام جماعت خواستم دست بدهم و عبارت قبولی نماز بگویم ولی دست من نزدیک 20 ثانیه جلو ماند و ایشان مشغول خوش و بش کردن با یک نفر دیگه بود.
 
 
 
 
چند روز پیش بعد از کلی جنجال تو محل کارم رفتم ی گوشه نشستم و به تنها چیزی که فکر میکردم این بود : من اینجا چه غلطی میکنم...!!!
به خودم میگفتم یعنی چندسال دیگه باید توی این جماعت بی سواد و بی مسئولیت روزی 8 ساعت از زندگیم رو سپری کنم. چقدر این جماعت بی شعور تأثیر بدی روم گذاشته بودند. از اونجایی که جدا شدن از این سیستم فعلا عقلانی نبود تصمیم گرفتم بیشتر قاطعیت به خرج بدم. تمام رنج های این چند ساله رو توی اولین جلسه سر بی عرضه ترین مسئول سازمان خالی کر
این ماه رمضونی میرفتم یه دانشگاهی برای نماز جماعت.
اکثر روزها خوب بود.
یه روز رفتم خیلی خلوت بود. فقط دونفر نشسته بودند.
اذان و اقامه گفتم و نماز رو شروع کردم.
کلّی صدای الله اکبر اومد!
بعد از نماز عصر که صلوات و دعا رو خوندم، میخواستم تکبیر رو بگم.  دیدم از عقب هیچ صدایی نمیاد.
برگشتم دیدم فقط یه نفر نشسته داره جورابش رو میپوشه!!
با خودم گفتم خوب شد تکبیر رو نگفتم. (کمر نفاق میشکست!)
فقط موندم اون بقیه، کی اومدن و کی رفتن!
به گزارش شریعت نیوز  به نقل از dhakatribune : پلیس بنگلادش جسد یک امام  جماعت مسجد 26 ساله را که گلوی او بریده شده بود، در مسجد در ناحیه ناراین‌گنج در استان داکا پیدا کرد.
مقتول دیدالاسلام 26 ساله از مسجد جامع بیت الجلال بود و به گفته محلی ها همین اواخر و 26 جولای به مسجد پیوسته بود.
ضیاءالدین یکی از نمازگزاران محلی مسجد گفت: هیچ کسی سحرگاه روز پنج شنبه در مسجد اذان نگفت و ما نگران شدیم. به مسجد رفتیم تا ببینیم چه خبر است و پیکر امام را پیدا کردیم.
نماز
در خاله بازی خواستی تا شوهرت باشمدر عین کودک بودنم نان آورت باشمهر جا که می خواهی بخوابی با عروسکهاتبا آن تفنگ چوبی ام دور و برت باشموقتی که سیب از شاخه ی همسایه می چینییک رشته کوه مطمئن پشت سرت باشمآنروزها می خواستم تا خواهرم باشییا من پسر باشم شما هم مادرم باشیتا آخر بازی سرم بر دامنت باشدچشمم به تصویر گل پیراهنت باشد
ادامه مطلب
به نام خدای شنهای طبس




نقدی بر اوضاع کنونی (تعدد کاندیدای مدعی حق و انقلابی گری)جماعت اصلاح طلب در باطلشان با هم متحدندولی ما در حق مان اتحاد نداریم ...و اینگونه است که تقریبا بعد چهل سال از انقلاب مملکت در دستان جماعت خائن و وطن فروش و دنیا پرست سبز و بنفش در حال دست به دست شدن است.شکی نیست اگر چهار صد کاندید اصلاحطلب باشد ولی قرار بر انتخاب دو کاندید باشد ، در لحظه آخر فقط دو کاندید برای رای گیری میماند باقی به نفع آن دو انصراف میدهند!ولی در ج
اینکه آدم از عشق به نفرت برسه قشنگ نیست ولی بهتر از عشق بی فرجامه. راضیم از حس نفرت توی وجودم. 
+ اومدم یه کتابخونه جدید :) 
فردا بعد از کلی روز بچه ها رو میبینم. باید به اعصابم مسلط باشم. نباید بدرفتار باشم. باید صبور باشم. باید باعرضه باشم.
کتاب«مسجد طراز اسلامی از منظر امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری»، کتابی کاربردی برای اصلاح عملکرد و برنامه‌های همه افراد حاضر در مسجد است.
 
این کتاب در چهار فصل «اهمیت و جایگاه مسجد»،«چیستی مسجد طراز اسلامی»، «چگونگی مسجد طراز اسلامی» و «امام جماعت طراز اسلام» تنظیم شده است.
 
مساجد «کرامت» «امام حسن(ع)» و «میرزا جعفر» شهر مشهد، در سال های 1350 تا 1353 شاهد هزاران نفری بودند که برای شرکت در نماز جماعت و سخنرانی‌های تفسیری و اعتقادی بعد از آن ب
اخلاص محدث قمی رحمه الله
محدث قمی، حدیث اخلاص بود و آیه زهد. در مسیری که می رفت، اگر کوچک ترین شبهه ای در دلش رخنه می کرد که قدمش برای خدا نیست و یا وسوسه ای قلبش را می لرزاند، بدون هیچ تأملی از مسیر بازمی گشت. حتی اگر جمعیت بسیار نمازگزار، در قلبش او را متوجه خود می ساخت، ازامامت جماعت خودداری می کرد. یکی از دانشمندان معاصر حکایت می کند:
من از همان اوقات که به تحصیل مقدمات اشتغال داشته ام، نام محدث قمی را در محضر مبارک پدر بزرگوارم زیاد و توأم ب
یکی از دلایل بسیار مهم بی‌حجابی، تأثیرپذیری از محیط و اجتماع است. مثال بارز این نوع از بی‌حجابی را در دانشگاه‌ها می‌توان دید. چراکه دختران دانشجو یا در اثر جو زدگی و یا برای فرار از تمسخر دانشجویان پسر و دانشجویان دختر بی‌حجاب، چادر و حجابشان را کنار می‌گذارند. این‌گونه از افراد در توجیه کنار […]
نوشته همرنگ با جماعت بودن از دلایل بی حجابی! اولین بار در گناه شناسی. پدیدار شد.
صاحب دلی برای اقامه نماز به مسجد رفت . نماز گزاران همه او را می شناختند 
خواستند که بعد از نماز بر منبر رود و پند گوید او نیز پذیرفت . 
نماز جماعت تمام شد چشمها همه به سوی او بود . 
مرد صاحب دل بر خواست بر پله اول منبر نشست .
بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود . آنگاه خطاب به جماعت گفت : مردم هر کس از شما که می داند امروز تا شب خواهد زیست برخیزد .
کسی بر نخواست .گفت حالا هر کس از شما که خود را آماده مرگ کرده است برخیزد . کسی بر نخواست 
گفت :شگفتا از شما
میتونستم بهترین باشم.
میتونستم،شاید میتونستم.
 
هیچ وقت نخواستم شبیه کسی دیگه باشم
اما خواستم شبیه کس دیگه ای "خوب" باشم
نشد "خوبِ خودم" باشم
 
تونستم بهترین باشم اما نه اون بهترینی که خودم میخواستم..
بهترینی که اونها میخواستن
و این یعنی هنوزم دورم
از خودم،
از خوب خودم،
و از هر چیزی که تا الان براش دست و پا میزدم
 
 
 
رسوایِ جماعت یا رسوایِ خدا... همه‌مون دیدیم و شنیدیم که بعضی‌ها در توجیه کار غلطی که انجام میدن، میگن:"خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو".حالا میدونی قرآن در این باره چی جواب میده؟ قرآن میگه:اتفاقاً خیلی جاها، اگه همرنگ جماعت بشی، رسوا میشی،البته نه رسوایِ جماعت، بلکه رسوایِ درگاهِ خداوند.چرا؟چون بیشترِ مواقع، جماعت تو رو گمراه میکنند. سند میخوای؟ سوره انعام، آیه ۱۱٦ و إِن تُطِعْ أَکْثَرَ مَن فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ اللَّه
خوشم نمی‌آید وبلاگی متروکه داشته باشم. در بلاگفا، فعالانه می‌نویسم از دغدغه‌ها و روزهایم.
احتمالاً اینجا را ببندم و در آدرسی جدید برای بیان و خودم بنویسم.
هر سرویس‌دهنده‌ای، طیف مخاطبان و قلم خود را دارد و حیف می‌دانم خود را از جماعت دوستان وبلاگ‌نویس دور کنم؛ ولو اگر بهایش، داشتن دو وبلاگ باشد!
دیشب ایران مال بودم.به بهانه برگزاری نمایشگاه کیف و کفش چرم و الخ...ضمن نقد جدی به تبلیغات گسترده این نمایشگاه کذایی که علی الظاهر فقط برای حضور پررنگ مردم جهت بازدید از پروژه عظیم (به معنای واقعی)، ایران مال بود، باید گفت...غالب مردم، علی رغم آنچه تبلیغات می شود و می شنویم و به نظر می رسند، مذهبی هستند، الحمدلله...چرا؟مشت نمونه خروار. سر صلوه مغرب، همه نمازخانه های ایران مال، مالامال از انواع آدم ها بود. از فکل زده سه تیغ تا ریشوی دمپایی پوش. جا
در خاله بازی خواستی تا شوهرت باشمدر عین کودک بودنم نان آورت باشمهر جا که می خواهی بخوابی با عروسکهاتبا آن تفنگ چوبی ام دور و برت باشموقتی که سیب از شاخه ی همسایه می چینییک رشته کوه مطمئن پشت سرت باشمآنروزها می خواستم تا خواهرم باشییا من پسر باشم شما هم مادرم باشیتا آخر بازی سرم بر دامنت باشدچشمم به تصویر گل پیراهنت باشد…
ادامه مطلب
نهی از اعتماد بیجا حتی به نزدیک‌ترین افراد
ثقة الاسلام کلینی و ابن شعبه حرانی رضوان الله علیهما روایت کرده‌اند:
محمد بن یحیى، عن أحمد بن محمد، عن علی بن إسماعیل، عن عبد الله بن واصل، عن عبد الله بن سنان قال: قال أبو عبد الله علیه السلام: لا تثق بأخیك كل الثقة فإن صرعة الاسترسال لن تستقال.
امام صادق علیه السلام فرمودند: حتی به برادرت اعتماد كامل و تمام (بدون ملاحضه) مكن؛ زیرا زمین خوردن ناشی از اطمینان كردن، قابل جبران نیست.
الکافی، تالیف ثقة
 
                                                        ربنا اجعل لنا من لدنک نصیرا
 
بسم الله الرحمن الرحیم
مقررات  نماز جماعت
1.مستحب است که نماز های واجب مخصوصا نماز یومیه را به جماعت بخوانند و این امر برای همسایه
مسجدو کسی که اذان مسجد را می شنود بسیار سفارش شده است
 
2.اگر دو نفر در نماز جماعت باشد هر رکعت از نماز آنها ثواب 150 رکعت و اگر سه نفر باشند هر رکعتی
ثواب ششصد نماز دارد و هر چه بیشتر شوند ثواب نماز بیشتر می شود تا به ده نفر ب
                                     
 
صورت جلسه  برگزاری اولین نماز جماعت با عنوان اولین روز شوق وصال
 
با نام و یاد خداوند بزرگ و منان ،با تلاوت آیاتی چند از قرآن کریم اولین جلسه در مورد برگزاری نماز جماعت  در دبستان غیر دولتی مشتاق برگزار شد
 
مصوبات جلسه :
آماده سازی نماز خانه و تزیین آن برای برگزاری نماز
حضور با عشق وعلاقه همه دانش آموزان در نماز جماعت
دعوت از خانم بهرامی به عنوان پیش نماز
حضور آموزگاران در نماز جماعت
آموزش چگونگ
من همیشه با جمله ی خواهی نشوی رسوا هم رنگ جماعت شو مخالف بودم تا این که جمله ی خودم رو پیدا کردم.
همیشه مخفی شدن در پوشش جمع مفید نیست. اگر عقایدمان را مطرح نکنیم و از رسوایی ها بترسیم دیگر زنده نخواهیم بود! یعنی زنده بودن یا نبودن فرقی ندارد. ما در این جهان هستیم تا چیزی را در جایی تغییر دهیم. نه این که با هم رنگ شدن با محیط اطراف، استتار شویم، تا مبادا آب از آبی تکان نخورد!
دیوانه ای به عاقلی می گفت: اگر ما دیوانگان از شما عاقلان بیشتر بودیم، آنگ
من همیشه با جمله ی خواهی نشوی رسوا هم رنگ جماعت شو مخالف بودم تا این که جمله ی خودم رو پیدا کردم.
همیشه مخفی شدن در پوشش جمع مفید نیست. اگر عقایدمان را مطرح نکنیم و از رسوایی ها بترسیم دیگر زنده نخواهیم بود! یعنی زنده بودن یا نبودن فرقی ندارد. ما در این جهان هستیم تا چیزی را در جایی تغییر دهیم. نه این که با هم رنگ شدن با محیط اطراف، استتار شویم، تا مبادا آب از آبی تکان نخورد!
دیوانه ای به عاقلی می گفت: اگر ما دیوانگان از شما عاقلان بیشتر بودیم، آنگ
به این هفت روز که نگاه می کنم، باورم نمی شود در مقابل قطعی اینترنت و خوابیدن کسب و کار آنلاینم، این همه حوصله و صبر به خرج داده باشم. اگر شرایط روحی دیگری داشتم احتمالا زود به هم می ریختم، دستپاچه می شدم و سعی می کردم در اولین فرصت سایت هایم را از سرور خارجی به سرور ایرانی انتقال بدهم. اما این هفت روز کلا ماجرا را جدی نگرفم.
برای اینکه حالم بدتر از آن بود که اجازه بدهم این مسئله هم بار روانی بیشتری بهم وارد بکند. با خودم گفتم شده است دیگر و این و
بسم الله
 
تخریبی که در این دو قسمت در سریال ستایش نسبت به روحانیت و مسجد شد شاید به این راحتی‌ها از وهابی‌ها هم برنیاید!روحانی‌ای که اظهارات ناشی از سوءظن و پر از تهمت زنی «محجبه و مسجدی» نسبت به پسرش و زنی پاکدامن را می‌شنود؛ به جای بازداشتن او، خودش هم گرفتار سوءظن می‌شود؛ بدون هیچ شأن قضایی به تجسس می‌پردازد؛ سوءظنش را هم در مورد مرد و هم زن به زبان می‌آورد و تکذیب متهم را هم قبول نمی‌کند! و این فردی که در یکی دو قسمت، این قدر گناه کبی
 
یک روز در یکی از قرارگاه‌ها شهید صیاد شیرازی از من پرسید که فلانی میزان شرکت رزمنده‌ها در نماز جماعت به چه صورت است؟ من به ایشان گفتم اکثر رزمنده‌ها در نماز جماعت ظهر و عصر و مغرب و عشاء شرکت می‌کنند ولی تعداد شرکت کنندگان در نماز جماعت صبح کم است.در این زمان شهید صیاد به من گفت به همه اعلام کن که فردا قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر باشند و من این کار را کردم.صبح همه در حسینیه حاضر شدند و شهید صیاد بلند شد و گفت: برادران، شما به دستور من که ی
می خوام یه غنچه باشم میون باغچه باشم
برگامو هی وابکنم،ببندم،وقتی که آفتاب می تابه بخندم
برم به مهمونی شاپرک ها،
قصه بگم برای کفشدوزک ها
(غنچه اسیر خاکه منتظرآفتابه وقتی که تشنه باشه،توآرزوی آبه)
 
می خوام یه ماهی باشم توآب آبی باشم
پیرهن سرخ پولکی بپوشم،ازآب پاک چشمه ها بنوشم
باله هامو،وابکنم ،ببندم شناکنم شادی کنم بخندم
(ماهی فقط توآبه،توحوض ورود ودریاست شایدکه ازصبح تاشب توفکردشت وصحراست)
 
می خوام یه بره باشم میون گلّه باشم
همیشه باشم
راستش نمیدونم چی بگم،من خیلی بدهکارم به تئاتر،به هنر،به خانه جوان و از همه مهم تر به استاد ش.ل کلی بدهکارم،من مدیونشون هستم که منو با دنیای بیرون آشنا کردن،بهم اجازه دادن به خیلی از ترس هام غلبه کنم،بهم اجازه دادن 6 ساعتِ تمام با دوستای تئاترم باشم درحالی که بدونم اونهمه پسر رو چطور ببینم و نگاه های برادرانه ی اونارو درک کنم،من عاشق این جمع هام وقتی هیچ ترسی ندارم و از لحظه به لحظه ی باهم بودن ها لذت می برم...می خوام بگم،من امروز 6 ساعت از روزم
برای امسالم باید چندتا هدف‌گذاری داشته باشم؛ 
حداقل ۲۰ تا کتاب بخونم ~ در زمینه اخلاق و رمان حداقل ۳۰ درصد باشه.
در مکالمه انگلیسی و دایره‌ی لغات پیشرفت محسوسی داشته باشم.
آلمانی هم بتونم مکالمات ساده داشته باشم. ~ اولویت نیست.
حداقل یدونه سیستماتیک ریویو و یا دوتا ارجینال آرتیکل مشارکت داشته باشم.
کاهش مصرف گوشت
~ اگه بتونم تمرین ریاضی و نوروساینس
برنامه های هیات عزاداران حضرت ابوالفضل علیه السلام در ماه رمضان:
1. نماز جماعت ظهر و عصر در حسینیه حضرت ابوالفضل علیه السلام
2. نماز جماعت مغرب و عشاء در حسینیه حضرت ابوالفضل علیه السلام
3. قرائت روزانه قرآن کریم؛ هر روز یک جزء بعد از نماز ظهر و عصر با حضور قاریان هیات (جزء خوانی)
4. برنامه های ویژه شب های قدر
5. سخنرانی مذهبی بعد از اقامه نماز جماعت توسط حجت الاسلام حاج آقای رجائی (دامت توفیقاته)
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!‍
 
ولی قرآن چیزی دیگه میگه:
 
أکثر الناس ﻻ‌ ﻳﻌﻠﻤﻮﻥ"
بیشتر مردم نمۍدانند
 
 أکثر الناس ﻻ‌ ﻳﺸﻜﺮﻭﻥ"
بیشتر مردم ناسپاس اند
 
*أکثر الناس ﻻ‌ ﻳﺆﻣﻨﻮﻥ "
بیشتر مردم ایمان نمی آورند
 
 أکثرهم ﻓﺎﺳﻘﻮﻥ"
بیشترشان گناهکارند
 
أکثرهم ﻳﺠﻬﻠﻮﻥ"
بیشترشان نادانند
 
أکثرهم ﻣﻌﺮﺿﻮﻥ"
بیشترشان اعتراض گرند
 
 أکثرهم ﻻ‌ ﻳﻌﻘﻠﻮﻥ"
بیشترشان تعقل نمۍکنند
 
 أکثرهم ﻻ‌ ﻳﺴﻤﻌﻮﻥ "
بیشترشان ناشنوایند
 
ﻭﻗﻠﻴﻞ ﻣﻦ
خطیب و امام جماعت مسجدی در مصر به دلیل تفسیر نادرست آیات قرآن و احادیث نبوی و انتشار آن در شبکه‌های اجتماعی، از سوی اداره کل اوقاف استان «الغربیه» این کشور احضار شد.
به گزارش شریعت نیوز  ؛ به نقل از پایگاه خبری صدی البلد، صبری عباده، معاون وزارت اوقاف مصر در استان «الغربیه» این کشور در این باره گفت: خطیب و امام جماعت مسجدی در شهر «طنطا» مرکز استان الغربیه با نام اختصار «ا.أ»، اقدام به انتشار  کلیپ‌های ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی کرد که
بهلول هرروزشهربه شهرسواربریک جارومیرفت تاعلم وسوادهم بدست بیاورد.واردکوفه شدشهری که تمام خاک های آن بشدت بانورآفتاب عالم تاب خشکیده بود.علت راجویاشد.ملت کوفه گفتنددرمنطقه بالای رودبه خاطریک جنگ رودبسته شده وداریم ازشدت گرسنگی تلف میشویم.آب دراینجانیست.بهلول باخودگفت انسان هاجهت رفع نیازفقط به آب های دارای املاح وچشمه اکتفامیکنندانگارفقط خاکی که ترکیب رس وماسه وگیاه خاک باشدحاصل دارد.این جماعت ازنقش اکسیژنی که مصرف میکنندودی اکسیدک
 
نماز به دو صورت جماعت و فردی برپا می شود ، و نمازی که به جماعت خوانده می شود فضیلت و ثواب بیشتری نسبت به نمازی دارد که به صورت فردی خوانده می شود و آثار و برکاتی دارد که در روایات به آن اشاره شده است ولی در عین حالی که نماز جماعت از ثواب بیشتری برخوردار است ، توصیه شده که که آن را کوتاه تر وسبک تر بجا آورند که افراد با توانایی های مختلف بتوانند در آن شرکت کنند و هم تشویق به حضور بیشتر افراد به شرکت در جماعت باشد ، و اصولاً امروزه که بیشتر کارها
صورتجلسه انجمن نماز 
1- تهیه ابلاغ اعضای ستاد
2-غبارروبی نماز خانه ونصب بنر وجملات زیبا پیرامون نمازدر تابلو اعالان نماز
2- نصب اسامی فعالین نماز 
4- شرکت در نماز جماعت مسجد محله
5- شرکت در نماز جمعه
6- پخش اذان
7- اجرای مراسم آغازین با موضوع امیت نماز اول وقت
ادامه مطلب
صورتجلسه انجمن نماز 
1- تهیه ابلاغ اعضای ستاد
2-غبارروبی نماز خانه ونصب بنر وجملات زیبا پیرامون نمازدر تابلو اعالان نماز
2- نصب اسامی فعالین نماز 
4- شرکت در نماز جماعت مسجد محله
5- شرکت در نماز جمعه
6- پخش اذان
7- اجرای مراسم آغازین با موضوع اهمیت نماز اول وقت
ادامه مطلب
سلام بر حسین علیه السلام
 
به لطف خدا و در سایه توجهات ائمه اطهار علیهم السلام برنامه های ماه محرم هیأت در سال 1398 به شرح زیر است:
 
1. دسته عزاداری قبل از اذان مغرب و عشاء
2. نماز جماعت مغرب و عشاء 
3. ادامه مراسم دسته عزاداری (از محل اقامه نماز جماعت تا حسینیه)
4. زیارت عاشورا 
5. سخنرانی
6. عزاداری
7. شام
 
در روزهای 8 و 9 و 10 محرم، برنامه عزاداری قبل از ظهر نیز برقرار است. (عزاداری، دسته عزاداری، نماز جماعت ظهر و عصر، ناهار)
زیارت عاشورا از اول محرم تا
مثلا دیگه از هیچ کس ننویسم و احساساتم رو خاک کنم و بی توجه بهشون باشم.
شاید یه نوعی از مبارزه باشه.مبارزه با هر چیزی!
یا مثلا دیگه با زبونم از پشت به دندون هام فشار نیارم
یا بیخیال باشم نسبت به درد توی استخون هام
یا اینکه کالباس توی ساندویچ هامو درنیارم!
یا بیشتر درگیر زندگی خودم بشم.غرق بشم توی خودم.
بیشتر دنیای خودمو دوست داشته باشم و بیشتر برای خودم باشم.
یا بیشتر برای "خودم" وقت بذارم این دفعه.
بسم الله الرحمن الرحیمبه نام خدایی که به آدم قدرت انتخاب دادقدرت داد تا انتخاب کنه میخاد برنده باشه یا بازندهمن به خاطر آینده ی پسر و دخترم میخام بجنگم تا پیروز باشممن بخاطر شاد کردن همسرم میخام بجنگم تا پیروز باشممن انتخاب میکنم برنده باشم چون خدا برنده ها را دوست دارهمن میخام پیروز باشم پس با تمام قدرت میجنگممیجنگم و برنده میشمقدرتمند میشم و موفق میشمبخاطر سربلندی بچه هامبخاطر اینده سازی بچه هام باید برنده باشممن پیروز میشم
«اَلحَسَنُ وَ الحُسَینُ سَیدَا شَبَاب اَهل الجَنّة»
حسن و حسین سرداران جوانان بهشت اند
«مسند امام احمد،ترمذی،ابن ماجه،و نسائی از ابی سعید خدری رضی الله عنه»
آنچه که بر هر فرد دانا و منصف،مبرهن و واضح است وجود محبت اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وسلم در نزد اهل سنت و جماعت می باشد که البته همسران پیامبر صلی الله علیه وسلم نیز جزو تعریف «اهل بیت» محسوب می شوند و تنها افراد نادان و یا مغرض منکر این قضیه هستند.کثرت روایات و مطالب موجود در مدح و س
این اسم و انتخاب کردم و فک کنم بار ها و بارها هم این اسم و انتخاب خواهم کرد«ماهی سیاه کوچولو» 
میخواستم مث اون باشم بجنگم، قوی باشم ، آرزو داشته باشم، شجاع باشم و به تلاشم ادامه بدم.
میخواستم از برگه بیام بیرون برم تا به اقیانوس برسم. 
ماهی سیاه کوچولو بهم بگو چرا شبیه تو نشدم؟ منم یه ماهی ام اما یه ماهی بیرون از آب داره ذره ذره جون میده
ماهی جون کاش بیای نجاتم بدی دستمو بگیری ببریم تا رودخونه تا دریا تا اقیانوس...
سلام همگی ...
اینجا من همه چی میذارم...
همه اشونم تقریبا 99 درصد زاده ذهن شیطون
و البته خلاق خودمه ...
خوب اینام دو تا سایت دیگه امه ...
برا آرمی جماعت :
http://www.lindakookielover.blog.ir
برا بلینک جماعت :
http://www.blinkjennie.blog.ir
 
خوشحال میشم سر بزنین ...
لعنتیعذاب وجدان دارم
خانوادم خسته شدن.
و من دلم نمیخواد برای اینکه خودم خوش باشم یا جایی باشم که دلم میخواد ، اونا به زحمت بیفتن
مادامی که لذت من در گرو اذیت شدن اوناست نمیخوامش
دو راه دارم.یا خودم کامل مسئولیتش رو بپذیرم.یا برم.
سلام ای خاطرات کودکی ها
صدای داس  و آب و نان و بابا
تو را تابی نهایت دوست دارم
تو ای زیباترین میراث دنیا
تو یادم دادی پروانه باشم
برای بچه ها چون سایه باشم
مرا تا قله های عشق بردی
توگفتی با خدا همسایه باشم
تو ای با روح وجان من صمیمی
تو ای آموزگار. بهترینی
کنددر چهره ات گل آشیانه
کلید مشکلات سرزمینی
تو ای اموزگار سرزنده باشی
همیشه خرم و پاینده باشی
 
بسم الله الرحمن الرحیمبه نام خدایی که به آدم قدرت انتخاب دادقدرت داد تا انتخاب کنه میخاد برنده باشه یا بازندهمن به خاطر آینده ی پسر و دخترم میخام بجنگم تا پیروز باشممن بخاطر شاد کردن همسرم میخام بجنگم تا پیروز باشممن انتخاب میکنم برنده باشم چون خدا برنده ها را دوست دارهمن میخام پیروز باشم پس با تمام قدرت میجنگممیجنگم و برنده میشمقدرتمند میشم و موفق میشمبخاطر سربلندی بچه هامبخاطر اینده سازی بچه هام باید برنده باشممن پیروز میشم
میگفت:
مردم شهر دیوانه شده بودند و لخت توی کوچه و پس کوچه ها راه می رفتند،تا چشمش به اهالی شهر افتاد تعجب کرد و خشکش زد
مردم تا دیدنش شروع کردند به چرخیدن دورش و بلند بلند دیوانه گفتن بهش.ترسید و زودی لخت شد.دیگه کسی بهش دیوانه نگفت.
گفتند:
خواهی نشوی رسوا
همرنگ جماعت شو
اما شهید رجائی گفت:
خواهی نشوی رسوا
همرنگ حقیقت شو
و این روزها عجیب حقیقت را گم کردیم،اگر هم گمش نکردیم انگار کمی میترسیم برای همرنگ شدن باهاش.
یا باید پای عقاید و باورهایمان ب
تقویم شیعه
تتمه ماه رمضان
۱- بدعت نماز تراویح توسط عمر
در این ماه در سال ۱۴ هجری قمری نماز نافله به جماعت خواندن را بدعت گذارد سپس مردی را برای مردها و مردی را برای زن‌ها به عنوان امام جماعت قرار داد.
۲- دعای باران توسط پیامبر صلی الله علیه و آله
در ماه رمضان سال ششم هجری قحطی شدیدی در مدینه رخ داد، که پیامبر صلی الله علیه و آله طلب باران کردند و باران آمد.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۹۴-۲۹۵
سلام بر حسین علیه السلام
 
به لطف خدا و در سایه توجهات ائمه اطهار علیهم السلام برنامه های ماه محرم هیأت در سال 1398 به شرح زیر است:
 
1. دسته عزاداری قبل از اذان مغرب و عشاء
2. نماز جماعت مغرب و عشاء 
3. ادامه مراسم دسته عزاداری (از محل اقامه نماز جماعت تا حسینیه)
4. زیارت عاشورا 
5. سخنرانی
6. عزاداری
7. شام
 
در روزهای 8 و 9 و 10 محرم، برنامه عزاداری قبل از ظهر نیز برقرار است. (عزاداری، دسته عزاداری، نماز جماعت ظهر و عصر، ناهار)
زیارت عاشورا از اول محرم تا
برایم عجیب است این حجم از بی معرفتی که در دنیایمان حاکم است،اما مگر مهم است وقتی رفیق با معرفتی به نام خدا بالای سرت ایستاده؟من این را فهمیده ام که چقدر حساب باز کردن روی آدم ها احمقانه است،روی حرف هایشان ،رفتارهایشان و حتی افکارشان...گفتم:خسته نشدی؟
گفت:از چی؟
گفتم:از این حجم از بدی بی پایان!
گفت:مگر مهم است!!!؟خودم خوب باشم کافیست!!!
یاد گرفتم خوب باشم حتی اگر بد باشند،کافیست بدانم،خوب بودن من می تواند بزرگترین تلنگر برای کسی باشد که مفهوم خو
 
ترک اعتیاد و روش های درمان آن
اگر چه عوارض ثانویه اعتیاد در بین گروهی از معتادین كه به دلیل فقر و تنگدستی امكان تامین هزینه زندگی خود را ندارند ،سبب می شود كه برای خرج اعتیاد خود دست به هر كاری بزنند ، نسبت به سر و وضع و بهداشت فردی بی تفاوت شوند و در یك كلام مشمول تمام صفاتی كه جامعه به معتادان نسبت می دهد باشند اما این عمومیت ندارند و اكثریت معتادان را شامل نمی شود.
 رش ، او را به وادی خلاف سوق می دهد. خوشبختانه مدتی است كه در قوانین تجدید نظ
آرزوی من این است که دو روز طولانی در کنار تو باشم فارغ از پشیمانیآرزوی من این است یا شوی فراموشم یا که مثل غم هر شب گیرمت در آغوشمآرزوی من اینست که تو مثل یک سایه سرپناه من باشی لحظه تر گریهآرزوی من اینست نرم و عاشق و ساده همسفر شوی با من در سکوت یک جاده
آرزوی من این است هستی تو من باشم لحظه های هوشیاری مستی تو من باشمآرزوی من این است تو غزال من باشی تک ستاره روشن در خیال من باشیآرزوی من این است در شبی پر از رویا پیش ماه و تو باشم لحظه ای لب دریاآ
  بسم الله الرحمن الرحیم
چند سال پیش توی اردوی مشهدی که با رفقا رفتیم ، اقا هانی(چیت چیان) یه روز اومد و یه سخنرانی کرد و من دو تا نکته رو خیلی خوب یادم موند.یکیش این بود که امام صادق علیه السلام می فرمایند : نحن ابنا الدلیل . البته اون موقع این روایت بیشتر توی جیبم بود که اگه کسی از دلیل اووردن تفره میرفت با این روایت تیر اخر رو میزدم و یادلیل اصلی رو میاوورد یا اگه دلیل نداشت از انجام دادنش راحت میشدم
یه نکته ی دیگه ای هم که گفتن و متاسفانه اون
بیزارم از همه چیز. واقعا بیزارم. این چه جهنمیه که داریم توش زندگی می‌کنیم؟ در ابعاد کوچیکتر بیزارم از جایی که هستم. که بیرون باید کشید از این ورطه رخت خویش به ولله. نباید جایی باشم که گه خاصشون من باشم. نباید جایی باشم که این همه بلاهت دورمو گرفته. خطرناکه اینجا، خطرناکه وقتی این توهمو بهم میده که خیلی خوبم. نیستم. 

نماز جماعت به امامت کنیز مست
ولید بن یزید در سال ۱۲۵ هجری قمری به خلافت رسید. او به شراب‌خواری شُهره بود و دستور داد در دارالخلافه حوضی از شراب برایش بسازند!شبی در حالی که مست بود، با کنیز خود هم‌بستر شد. هنگام سحر، صدای اذان صبح را شنید.  عمامه خود را بر سر کنیز نهاد و عبایش را به دوش او انداخت و دستور داد که کنیز، صورت خود را بپوشاند و به جای او به محراب نماز رفته و نماز جماعت بخواند. کنیز هم اطاعت امر کرد و با همان حالت مستی و جنابت به مسجد
شبى مهتابی مردی صاحب قوز از خواب برخواست. گمان کرد سحر شده، بلند شد و به حمام رفت. از سر آتشدان حمام که گذشت صدای ساز و آواز به گوشش خورد. اعتنا نکرد و به داخل رفت.وارد گرمخانه که شد جماعتی را دید در حال رقص و بزنم و پایکوبى. او نیز بنا کرد به آواز خواندن و رقص و شادى.در حال رقص چشمش به پاهاى جماعت رقصنده افتاد و متوجه سم آن ها شد و پى برد که این جماعت از اجنه هستند. گرچه بسیار ترسید اما خود را به خدا سپرد و به روی آنها نیز نیاورد.از ما بهتران نیز که
خب از اونجایی که میدونین من زندگی رو خیلی دوست دارم
و کاش بشه قبل مرگم کارایی که میخواستم همیشه انجام بدم رو انجام داده باشم
خب اینم لیست من
1. توی هر زمینه ای که حالا کنکور منو واردش میکنه تلاشمو کرده باشم و آدمی شم که به خودم افتخار کنم
( میخواد زبان باشه میخواد هنر باشه میخواد پیراپزشکی یا ... باشه )
2. مستقل شده باشم و خونه ای مطابق سلیقم و ماشین داشته باشم با یه سگ یا گربه خونگی
3. به زبان های انگلیسی و ( آلمانی یا فرانسوی ) و اسپانیایی تسلط داشت
سه شب است که نمی‌توانم درست و حسابی بخوابم. خوانده بودم که وقتی خوابت نمی‌برد، در خواب کس دیگری بیداری. یعنی رفته‌ای در خواب یک بنده‌خدایی.کابوس یا رویایش شده‌ای. 
سه شب است که کابوس یا رویای کسی شده‌ام. 
دلم می‌خواهد که این سه شب در خواب تو بیدار بوده‌ باشم. 
دقیق‌تر بگویم دلم می‌خواهد این سه شب را رویای تو بوده باشم. 
مثلا با یک لبخند در خوابت بر بالینت بیدار بوده‌ام و تو را نوازش می‌کرده‌ام. 
یا مثلا کنارت بیدار نشسته بوده‌ام و یک ق
یکی از دلایل بسیار مهم بسیاری از گناهان از جمله بی‌حجابی، تأثیرپذیری از محیط و اجتماع است. مثال بارز این نوع از بی‌حجابی را در دانشگاه‌ها می‌توان دید. چراکه دختران دانشجو یا در اثر جو زدگی و یا برای فرار از تمسخر دانشجویان پسر و دانشجویان دختر بی‌حجاب، چادر و حجابشان را کنار می‌گذارند.این‌گونه از افراد در توجیه کنار گذاشتن حجاب ضرب‌المثل غلط «گر خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت باش!» را بیان می‌کنند. درحالی‌که اگر همه افراد جامعه مسیر اش
بعد از مدت ها اومدم اینجا تا بگم خسته شدم از این رنج کثافتی که ناشی از فرار من از انسان بودنه.
من دیگه نمیخوام فیلسوف باشم؛نمیخوام خدا بشم.
دیگه نمیخوام بیشتر بدونم.هیچ چیز رو نمیخوام بیشتر بدونم.
من میخوام یک انسان ساده باشم.یک homo sapien.
میخوام حس کنم.میخوام هر آنچه که هستم رو ابراز کنم.
میخوام یک هنرمند باشم.
شاید خواننده،شاید یه بازیگر،شاید حتی نویسنده یا شاعر...
فقط دیگه نمیخوام از انسان بودنم،از محدودیت هام،از نیازهام فرار کنم.
دیگه نمیخوا
یه روز مسؤول فروش، منشی دفتر و مدیر شرکت برای ناهار به سمت سلف قدم می زدند. یهو یه چراغ جادو روی زمین پیدا می کنن و روی اون رو مالش میدن و غول چراغ ظاهر می شه. غول میگه: من برای هر کدوم از شما یک آرزو برآورده می کنم…
منشی می پره جلو و میگه: اول من ، اول من!… من می خوام که توی باهاماس باشم، سوار یه قایق بادبانی شیک باشم و هیچ نگرانی و غمی از دنیا نداشته باشم … پوووف! منشی ناپدید می شه…


ادامه مطلب
محراب در فرش محرابی
فرش محرابی یکی از گروه های فرش های سجاده ای ست گزینه ای بسیار مناسب برای فرش مخصوص مسجد و نمازخانه ها ، حسینیه ها و مکان های مذهبی است.
محراب مسجد در شعر فارسی از جایگاه خاصی برخوردار است. به عنوان مثال حافظ ، فردوسی ، مولوی ، نظامی ، سعدی ، عطار و سنایی از جمله شاعرانی هستند که محراب را در اشعار خود به کار برده اند. محراب از نظر لغوی از کلمه مهرابه گرفته شده است. از نظر مکانی محراب محلی که جهت قبله را مشخص می کند و جایی است در
بعد از مدت ها اومدم اینجا تا بگم خسته شدم از این رنج کثافتی که ناشی از فرار من از انسان بودنه.
من دیگه نمیخوام فیلسوف باشم؛نمیخوام خدا بشم.
دیگه نمیخوام بیشتر بدونم.هیچ چیز رو نمیخوام بیشتر بدونم.
من میخوام یک انسان ساده باشم.یک homo sapien.
میخوام حس کنم.میخوام هر آنچه که هستم رو ابراز کنم.
میخوام یک هنرمند باشم.
شاید خواننده،شاید یه بازیگر،شاید حتی نویسنده یا شاعر...
فقط دیگه نمیخوام از انسان بودنم،از محدودیت هام،از نیازهام فرار کنم.
دیگه نمیخوا
پیش از آنکه واپسین نفس را بر آرمپیش از آنکه پرده فرو افتدپیش از پژمردن آخرین گلبر آنم که زندگی کنمبر آنم که عشق بورزمبرآنم که باشمدر این جهان ظلمانیدر این روزگار سرشار از فجایعدر این دنیای پر از کینهنزد کسانی که نیازمند منندکسانی که نیازمند ایشانمکسانی که ستایش‌انگیزندتا در یابمشگفتی کنمباز شناسمکه‌امکه می‌توانم باشمکه می‌خواهم باشم؟تا روزها بی‌ثمر نماندساعت‌ها جان یابدلحظه‌ها گران‌بار شودهنگامی که می‌خندمهنگامی که می‌گریمهن
دوست دارم انقدر پول داشته باشم که برم چندتا مغازه یه عالمه کاکائو با برندهای مختلف(شکلات نه ها) بخرم بدون هیچ دغدغه ای بدون اینکه نگران باشم پولش چند میشه یا باید صرفه جویی یا پس انداز کنمبدون اینکه اصلا ب این فکر کنم که چند میشه یه عالمه کاکائو داشته باشمو بشینم بخورم و از ترس تموم شدنش تو یخچال کنار نزارم
دوست دارم در جمع باشم.دوست دارم در تمام این جمع‌ها باشم.دوست دارم که دوست‌هایی داشته باشم و تنها نباشم.
تلاش می کنم.تلاش می کنم و باز هم تلاش می کنم.
در نهایت روزی موفق خواهم شد.روزی مثل این‌ها می شوم و در آن روز من تنها کسی خواهم بود که می‌دانم رنگم اینجا ناشناخته‌ست.
همیشه دوست داشتم از آن آدمهایی باشم که قلمبه سلمبه حرف می زنند  .‌از آنهایی که خوب بلدند شق و‌رق بایستند و نگاهشان نافذ باشد ...از بچگی دوست داشتم بلد باشم سوتی ندهم ، تپق نزنم و سخنرانی خیره کننده داشته باشم
اما نشد‌... نمی شود ... چون من برای نمک پرانی های جذاب و ساده بودنم به دنیا آمده ام
چون من ساده می پوشم و‌ ساده حرف میزنم وساده نگاه  میکنم ‌
چون رسم زندگی من ، سوتی دادن است !!
اما هر چه که باشم خودم هستم و لبخندم طبیعی است ..
خیلی وقت است که د
بچه که بودیم، عشقمان این بود روز جشنی برسد و تلویزیون برنامه ای بگذارد پر از آیتم‌های طنز و نمایش های کوتاه خنده دار و سرودهای شاد و تردستی و... حالا اما سال هاست که برنامه جشن و عزای رسانه ملی شده است دعوت از چهارتا بازیگر و خواننده که بنشینند جلوی همدیگر و از نظرات و خاطره های بی مزه شان برایمان بگویند و بسته به موضوع برنامه بشوند اسوه دین و مذهب و سیاست و فرهنگ آن هم در کشوری با این همه دانشمند و عالم! ⭕️بعد جیغمان بلند است که چرا فلانی حکم
سلااااااام :)
من این روزا حال روحی خیلی خوبی دارم، وقتی به خودم نگاه میکنم متوجه میشم این خواست من بوده ک خوب باشم، خوشحال باشم :) من خواستم خوب باشم و خوب شدم :)
شادی رو ما بوجود میاریم، این ماییم که انتخاب میکنیم حالمون چطور باشه، از وقتی انتخاب کردم خوب باشم، حملات عصبیم کمتر شدن و بیماریم کنترل شده، این خودش به نوعی معجزست :)
من تلاش میکنم برای خوب بودن، هر روز در تلاشم، هر روز به طور مداوم به خودم یادآوری میکنم تا خوب و قوی باقی بمونم :)
مرسی
چه شب فرخنده ای! بیخواب شده ام، تهوع دارم و علیرضا یادش افتاده به لاس سطحی نچسب *بپردازد! اطلاعات بگیرد و به زور از داستان های زندگی خودش تعریف کند. حرف ها و مهارتش در مخ زنی مرا به شدت یاد فرید می اندازد. 
خداوندا! چه قدر از دست این جماعت گزیده شدیم تا معنی ریسمان سفید سیاه و ترس را فهیدیم
برنامه های مذهبی حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم مرکز در ماه مبارک رمضان تشریح شد.
حجت الاسلام درویش پور کاخکی امام
جماعت حسینیه فاطمیه گفت: برگزاری جلسه قرائت یک جزء از قرآن هرروز ساعت 18/30  بیان احکام و تفسیر قرآن قبل از اذان مغرب برگزاری نماز جماعت مغرب و
عشاء و افطارگشایی  و همچنین برگزاری مراسم لیالی قدر از جمله برنامه های
مذهبی در ماه میهمانی خداخواهد بود .وی ضمن تقدیر از همکاری مسئولین حسینیه
فاطمیه در این مراسمات از عموم همشهریان کاخ
به نظر من حال ماه رمضون تو نماز ظهر و عصر جماعتش تو مسجد خوندن و بعد جلوی باد کولر مسجد نشستن و گوش دادن به حرفای حاج آقای مسجده!
انصافا قبول دارید؟!
یه چیزایی تو ذهنم واقعا از ماه رمضون امسال می مونه ...
اون نماز جماعت هایی که بچه ها داخل حیاط خوابگاه موکت می انداختن.
اون یه ربع به اذون تواشیح اسماءالحسنی گذاشتن ها.
اون جامهری رو با مهر هاش از داخل نمازخونه برداشتن ها و تو حیاط رو صندلی گذاشتن ها!
اون تنظیم میکرفون های علیرضا فرحـ....
اون نسیم خنک
رور روانشناسهبا اینکه بخاطر کنکور یه ترم مرخصی گرفتم ووالان ترم سه محسوب میشم و تمام فکرو تمرکزمو رو رشته جدید گذاشتم
ولی دوست دارم در آینده یه روانشناس خوب باشم آرامش بدم و حس اعتمادو در طرفم ایجاد کنم
رفتار معقولی داشته باشم
به یه برنامه خاصی برسم برای زندگیم
هدف درستی داشته باشم
اینقدر خودمو با بقیه مقایسه نکنم
اینقدر فکر منفی نکنم
استرسی نباشمو خونسرد باشم
آدم برای اینکه به بقیه آرامش بده باید از خودش شروع کنه دیگه:)

+درمورد پست قبلی ک
حال روحیم خیلی بهتره، امروز با ف خیلی خوش گذشت، کلی تاب بازی کردیم *_*
زندگی ادامه داره و من میدونم که مهم لذت بردنه، به خودم قول دادم با تموم وجودم از زندگی لذت ببرم، قول دادم که عشق بورزم و دوست بدارم، سر قولم هستم :)
من ترجیح میدم یه دونده باشم و گاهی زمین بخورم و دوباره بلند شم زانوهای خاکیم رو پاک کنم و دوباره به دویدن ادامه بدم تا اینکه تنها یه تماشاگر باشم! 
      یک خانه داریم مانند گلدان                                                                                گل های خانه مامان و بابا                                                                             من دوست دارم پروانه باشم                                                                              فرزند خوب این خانه باشم                    
دارم به رکوع نمازی می روم که نرسیدم به جماعت اقامه کنمش. در گیر و دار این فکرها که امروز چه کرده ام که ... پرت ِ صحبت های امام جماعت قرآن دوست قرآن شناس مسجدمان می شوم. دارد از سوره طه می گوید. دوباره از موسی و خدایش ... ناگهان در رکوع حس می کنم آنقدر بی رمقم که نمی توانم خودم را به سمع الله لمن حمده برسانم. دارم فرو می ریزم. تمنا می کنم که مغزم گردش خون را به پاهایم برساند و سرپا شوم و سرپا می شوم و ... 
نماز تمام می شود و گره می خورم به چشم های زنی که دا
یک:به حالت راضی به خواست خدا بودن نزدیک شم
دو:تحت هر شرایطی تسلیم خواست خدا باشم.
سه:سلامتیمو به دست بیارم، شاید حتی یه روز قبل از مرگم، ولی مطمعنم بدستش میارم. 
چهار:به قرآن تا اونجایی که میشه تسلط پیدا کنم و خیلی هارو به اسلام دعوت کنم. 
پنج:روانشناس موفقی بشم و به هزاران نفر انگیزه بدم. 
شش:بتونم نویسنده موفقی بشم.
هفت:یه مامان فوق العاده برای ستاره باشم. (ستاره هنوز وجود نداره)
هشت:با چند تا خیریه همکاری کنم.
نه:تناسب اندام داشته باشم.
ده:با ر
من یک بودم که قرار بود تنها کارم این باشد که شاد و خرم داخل گلدان سفالی گوشه اتاق باشم ...
تا اینکه خواستن یک رشد صعودی داشته باشم بذری از وجودت در خاک من ریختن ...
سرانجام جایم از گلدان روی میز رسید به سطل زباله زیر میز =)
#crystal_mim
در این مخروبه ی پر از رنج، عیار آدم به نوع دردی ست که توی گنجه ی دلش پنهان کرده. برای من که غم بازم، برای من که چراغ به دست می گردم دنبال آدمی که دردش از شکم و زیر شکمش بالاتر رفته باشد، تحمل این روزها و آدم های اطرافم سخت شده، خیلی سخت. عصبی شده ام. گمان می کنم دارم می گندم. 
می خوام رها باشم... 
همیشه میخواستم رها بودن رو...
ولی حالا که رهام... 
نمیخوامش...
خیلی آدمهای بدی دورم اند...
و پدر و مادر بی منطقی دارم... 
واقعا اوضاع زندگی ام ناجوره... 
باید بیشتر به فکر خودم و رویاهام باشم.. 
و براشون تلاش کنم... 
#زندگی من#یه زینب جدید
میدونید،اصلن تصور اینکه یه جا باشم که دست هیچ آشنایی بهم نرسه و از همه جمع ها و دورهمیا دور باشم ،صد سال یه بار کسی نتونه پاشو خونم بزاره،دقت کنید حتی تصورشم روحمو ارضا میکنه!!!
بعد با من راجب غربت صحبت میکنی؟لعنتی من شبا میخوابم که رویای غربت ببینم
دوست ندارم دیگه مانتوهای رسمی بپوشم و مقنعه سر کنم 
دوست ندارم 
دوست دارم رنگی باشم دقیقا شبیه اون زنی که توی رویاهای دختربچگیم بود
دوست دارم بخندم و کاری که دوست دارم انجام بدم 
دوست دارم کار های قشنگم دیگرانو خوشحال کنه 
دوست دارم ... دوست دارم 
دوست دارم قلبم زنده باشه ... پیروز باشم 
دوست دارم آسمونو ببینم 
دوست دارم ستاره ها رو بشمرم 
دوست دارم دور از هیاهو بقیه عمرمو زندگی کنم ...

+ البته نه اون رنگی رنگی شکل اینفلوئنسرهای خز و بی معنی ای
من آدم ضعیف یا شاید بی خیالی بودم که در تمام وقت هایی که خسته می شدم یا کم می آوردم اولین اقدامم، دعا برای مردن بود! مردن ساده ترین و دم دست ترین راه حل ممکن بود برایم. ولی حالا که مادر شدم، دورترین چیز از من، باید مردن باشد. نمی شود من نباشم برای پسرم. باید باشم که وقت هایی که زمین خورد، یاعلی بگویم و دستش را بگیرم. باید باشم که وقت هایی که احساس غربت کرد، بغلش کنم. باید باشم تا بغضش، گریه نشود. باید باشم که اجازه ندهم کسی صرف شوخی و خنده، اوقاتش ر
هرچند گنهکارم ، اما این بغض موقع شنیدن نام علی به من می فهمونه که می تونم همچنان امیدوار باشم ... 
خدایا تو رو به علی قسمت می دم، کمکم کن سال پیش رو علی وار زندگی کنم ...
کمکم کن بیشتر  بتونم با نماز دوست باشم ....
کمکم کن بیشتر به یادت باشم ...
کمکم کن لحظه هام رو دریابم ...
کمکم کن که زندگی کنم ...
+ التماس دعا
سلام.
جدول مراقبه این هفته.
لغزش هام بیشتر تو چی بوده؟
(7بار): مسواک زدن
(4بار): گفتن سلام بر حسین(ع) ، نماز امام زمان (عج) ، عدم مسخره کردن
(3بار): نماز شب ، نماز جماعت صبح ، دعای عهد ، نگاه حرام نکردن
(2بار): استغفار روزانه ، غیبت نکردن ، گریه بر امام حسین (ع) ، تلف نکردن وقت ، پرسه نزذن الکی در فضای مجازی ، سلام به 14 معصوم (ع)
(1بار): نافله نماز صبح ، نافله نماز عصر ، نافله نماز مغرب ، نماز جماعت ظهر و عصر ، ذکر روزانه ، خواندن اقامه قبل نمازهای واجب ، نماز

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها